کتاب رهایی در تبعید
کتابی از دوست شاعر و هنرمندم آقای "حمید تیموریفرد" به دستم رسید به نام "رهایی در تبعید"...
رهایی در تبعید
کتابی از دوست شاعر و هنرمندم آقای "حمید تیموریفرد" به دستم رسید به نام "رهایی در تبعید"...
سر فرصت شعرهای زیبایش را خواندم. یکبار نقدی نگاشتم و مرتبه دوم که باز کتاب را خواندم فهمیدم که وسعت ناب و کرانههای بیپایان دریای این مجموعه چه وسیع و بیپایان است، و همین سبب شد که مجددأ دست به قلم شدم و نگاشتم.
با دستی لرزان و قلمی ناتوانم نگاشتهام، امید که سراینده و خوانندگان نواقص را بر حقیر ببخشایند.
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
کتاب "رهایی در تبعید"، مجموعه اشعاری از آقای "حمید تیموریفرد" است، که در ۱۵۴ صفحه، و شمارگان ۵۰۰ نسخه، توسط انتشارات سولار در سال ۱۳۹۹ خورشیدی، چاپ و منتشر شده است.
کتاب شامل دو دفتر به نامهای "ارتش پرندگان مهاجر" و "چمدانهای معطل" است.
┄┅═✧❁💠❁✧═┅┄
آقای “حمید تیموریفرد” شاعر مازنی، زادهی سال ۱۳۵۴ خورشیدی، در شهرستان نوشهر است.
ایشان دانش آموختهی ادبیات و سینما است، و تاکنون کتابهای زیر از ایشان چاپ و منتشر شده است:
- کنار همین روزها (مجموعه شعر) – انتشارات وارشوا – ۱۳۸۸
- رهایی در تبعید (مجموعه شعر) – انتشارات سولار – ۱۳۹۹
- خزه بر دار قالی (مجموعه شعر) – انتشارات هرمز – ۱۴۰۱
و…
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
با کوچکترین آشنایی به آرایههای ادبی، و خواندن اشعار این مجموعه میتوان پی برد که شاعر، به هنر واجآرایی و نغمهی حروف، به خوبی آشناست و همین باعث بکارگیری ظریفانهی آن در شعرهایش شده است.
گرچه سپید میسراید، ولی ادبیات کلاسیک را هم آشناست، و در شعرهایش رد پای سجعهایی ناب را میتوان پیدا کرد.
طنازانه کلمات را به بازی میگیرد و همانند استادکاری ماهر، کلمه بر کلمه و سطر بر سطر مینهد، تا کاخ با شکوه شعرش را برپا دارد.
شعر حمید تیموریفرد، شعر دغدغهمندیست، دغدغهی عشق و وفا، دغدغهی کشتار نادرست پرندگان مهاجر، دغدغهی تغییرات اقلیمی و سوراخ لایهی ازون، دغدغهی بریدن درختهای جنگل و مشکلات زیست محیطی و دهها و صدها دغدغهی دیگر در شعرهای وی نمود و عینیت پیدا کرده است.
گاهی هم خوب که به شعرهایش میاندیشی، میتوان او را شاعری طبیعتگرا و طبیعتدوست نام نهاد، این همه کلمات و سطرهای مقدس: رودخانه، جنگل، پرنده، ماهی، دریا، پلنگ، گنجشک، اقیانوس، فصل، بهار، تابستان و... کتاب او را کتاب مقدس طبیعت کرده است.
جسارت در ترکیب واژگان و شکستن قواعد سنتی و دست و پا گیر، از خصیصههای بارز زیباییشناسی پستمدرن است، که در سرودههای آقای تیموریفرد، محسوس و ملموس است.
من کلالوجوه اگر شعر تیموریفرد را بخواهیم بررسی کنیم، میتوان گفت که نوعی خودنگاری عاطفیست، که شاعر از خود و دغدغههایش با بیانی شاعرانه و از میل به بازگشت به خویشتن سخن میراند.
شعرهایی که در ظاهر ساده و بدون بودن و نبودنهای شعراست، لیکن در بطن و لایههای زیرینش، پرسشهایی بنیادی و جهانشمول، دربارهی بودن و زیستن و زندگی و جهان و هستی و آدمی را مطرح میکند.
┄┅═✧❁💠❁✧═┅┄
بد نیست که با هم چند قطعه از اشعار این کتاب را بخوانیم:
(۱)
و پدر
که بین خدا و خستگی
به خانه ایمان داشت
به چای زغالی مادربزرگ. (ص ۱۸)
(۲)
پیراهنت
در باد
تکان میخورد
قلب من
در سینه. (ص ۲۱)
(۳)
و من
مدام
مدادم را میتراشم
تا از درختان بنویسم! (ص ۳۳)
(۴)
چه هذیان تلخی
باید رویای دیگری میداشتم
کاش میتوانستم
یک لحظه
انسان را زندگی کنم. (ص ۳۷)
(۵)
تو در هیچ کجای جهانی
برای همین
شاعــــرم. (ص ۴۹)
(۶)
این شهر
با آن همه روستایی که بلعید
لاغر نمیشود! (ص ۹۰)
✍ #زانا_کوردستانی