استاد "غلامحسین سالمی" در ۲۰ شهریور سال ۱۳۲۳ خورشیدی در سرچشمه تهران دیده به جهان گشود؛ اما به گفته خودش در یکی از مصاحبهها «چون سه فرزند قبلی مرده به دنیا آمده بودند بهمحض اینکه به پدرم که در خرمشهر بود خبر دادند، حاجی دوید به قول خودش اداره سجل احوال خرمشهر و شناسنامهام را از آنجا گرفت و من شدم غلامحسین سالمی خرمشهری.» او اکنون خود را خرمشهری میداند نه تهرانی. پدرش فرخ و مادرش شعبان نام داشتند.
این شاعر، مترجم و ویراستار ایرانی، دارای مدارک دیپلم ریاضی و لیسانس علوم بانکی، کارمند بازنشسته بانک ملت و از اعضای اوّلیه کانون نویسندگان است. در زمان تحصیل دوره دبیرستان، به شعر پرداخت و بعد اشعارش در مجله های تهران مصور، سخن، خوشه، آرش، بامشاد، فردوسی، دوران و...چاپ شد. علاوه بر شعر همزمان به کار ترجمه و ویرایش نیز پرداخته است.
سالمی اغلب در مجالس و محافل ادبی، با صدایی سخن میگوید و شعر میخواند که از فرط بمی، نه تنها کودکان بلکه بزرگسالان را هم میترساند و صدا و لحن حماسی همراه با بیتعارفیاش در ابراز عقیده، او را به «مرد خشمگین» شش دهه اخیر شعر معاصر بدل کرده، اما واقعا نه خشمگین است نه یادآور خشم رستم. اما او یکی از هنرمندان خیرخواه حوزه ادبیات فارسی و از معدود بزرگان اهل تمیز روزگار روشنفکری ماست که از هیچ یاری، هنگامی که درها فروبستهاند، فروگذار نکرده و نمیکند.
▪︎کتابشناسی:
- مجموعه شعر مرد حادثهها، انتشارات گلسرخ، چاپ اوّل ۱۳۴۹.
- مجموعه شعر غریبانه در شهر (توسط ساواک از چاپخانه جمع آوری شد.)
- مجموعه شعر آوازهای تلخ مصیبت (توسط ساواک از چاپخانه جمع آوری شد.)
- مجموعه شعر با بار عشق و آینه و نور در آستانهی شب و دلتنگی، انتشارات نگاه، چاپ اوّل ۱۳۸۷، دوّم ۱۳۹۵ و سوّم ۱۳۹۹.
- یک نکته از هزاران - فرازهایی از سخنان چهارده معصوم(ع)، کتابسرای تندیس، سال ۱۳۹۰.
▪︎ترجمهها:
- دختر کشیش - جرج اورول.
- سفر بیبازگشت - گراهام گرین، ترجمه به اتفاق سیهلا فرزیننژاد.
- مامور ما در هاوانا - گراهام گرین.
- پرونده اودسا - فردریک فورسایت.
- روز شغال - فردریک فورسایت.
- حالا نگاه نکن - دافنه دوموریه.
- بعد از نیمه شب هرگز - دافنه دوموریه.
- آذرخش در ظلمت - دالایی لاما.
- آنتونی هاپکینز در سایه روشن - مایکل فینی کالان.
- مردان مریخی+زنان ونوسی=بچههای بهشتی - جان گری.
- رسوایی اخلاقی در کاخ سفید - کن استار.
- گل آفتابگردان - ویلیام کِنِدی.
- مجموعه چهارگانه دریای حاصلخیزی: شامل "برف بهاری"، "اسبهای لگام گسیخته"، "معبد سپیده دم" و "زوال فرشته" از یوکیو می شیما.
- جاناتان مرغ دریایی - ریچارد دیوید باخ.
- آوای موجها - یوکیو می شیما.
▪︎نمونه شعر:
(۱)
[شعری به یاد فروغ فرخزاد]
خاطره
وقتی که باد میوزید
و گیسوان سیاه تو را به هم میریخت
تو خنده میکردی و
سرخوشانه میگفتی:
«آیا دوباره گیسوانم را در باد شانه خواهم کرد؟»
وقتی که برف میبارید
و غنچههای جوان ناشکفته میمردند
تو گریه میکردی
و مادرانه میگفتی:
«دلم برای باغچه میسوزد»
تو از کدام سلسله بودی؟
تو از کدام سلسه بودی که هستی خود را
میان دست گرفتی چو یک پیاله شیر
و جرعه جرعه به گلهای باغ نوشاندی
تو از کدام طایفه بودی؟
تو از کدام طایفه بودی که عطر زلفت را
به کوچههای غم آلود شهر بخشیدی؟
چه مهربان بودی ای دوست
چه مهربان بودی.
اینک دوباره
باد است که میتوفد
اینک دوباره
برف است که میبارد
اما
تو خفتهای در خاک
«زنی تنها
در آستانه فصلی سرد»
(۲)
بلند بالا
تو از کدام تباری که صبح لبخندت
طلوع خورشید است در بامداد بهاری
و آفتاب وار صمیمانهای و بخشنده
تو مثل حنجرهی رود
پر از ترنم و سرشار از زندگی هستی…
(۳)
[خنیاگر مغموم - به احترام مانا یاد محمدرضا شجریان]
خنیاگر مغموم
صدها چکاوک در گلویش داشت
او
دیوارهای تهمت و نامردمیها را
با عشق ویران کرد
با کولهباری از شرف، عشق به میهن
بر بازویش تعویذی از مهر به مردم
بگذشت از هنگامهی طوفان و آتش
آن مرد مردستان
سیاوش!
(۴)
[برای محمدعلی سپانلو]
مردی که با پیادهروها الفت داشت
و از هجوم سخن میگفت
اینک سکوت را به تماشا نشسته است
و بانو، تندیسی از صبوری و تنهایی است
و شهرزاد لب از سخن فرو بسته و قصه نمیگوید.
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
منابع
https://www.wikiniki.org/gholam-hossein-salemi
https://www.cgie.org.ir/fa/news/84092
http://www.honaronline.ir
@StarbaadMagazine
@afarineshdastan