من که می دانم
این پاییز
به این سادگی ها
از سر دلتنگی هایم
دست بر نمی دارد،
شاید از انبوه برگهای خزان
بر تن کوچه های عریان شهر
این را
تو فهمیده باشی
که اینچنین عاشقانه
از آن سمت خیابان
دست تکان میدهی
و من دل!.
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
لیلایم!
پاییز شد،
تو، انار روی درخت را
بچین و برایم بیاور
انار بهانه است!
میخواهم شبهای دراز پاییز را
با عطر دستان تو
به صبح برسانم.
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
❆ حسن(ع):
نام حسن پر از فیض خداست
حسن در مـذهـبم آب بقاست
اینکه گویم نه غلو باشد، نه
دل ما در به درِ مجتبی است
❆ خون حسین(ع):
«مابینِ زمین و آسمان می خواند»
سجاد به تب و چشمِ گریان می خواند
ای خلقِ خدا خون حسین می جوشد
زینب چه حزین برادر جان، می خواند.
❆ لاله ها:
سلام اللهَ بر هر چشمی که تر شد!
بر آن یادی که با حسین به سر شد!
ز داغ لاله های طه و یاسین
دلش غمگین و جانش شعله ور شد!
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#دوبیتی_مذهبی
- نجم معلوم:
مثل زهرا تو هم معصومی
در راه رضا ساکن قمی
در تاریکی این جهان بی نور
همچو نجمی و معلومی
- آوازه قم:
چونکه او آمد، خاک نفسی تازه گرفت
و به یمن قدمش قم آوازه گرفت
هرکه که خواسته حاجتی از حق، چون روا
از حضرت معصومه(س) و دوازده(ع) گرفت
- کاش راهی قم میشدم:
کاش که من راهی به قم میشدم
در حرم معصومه گم میشدم
از کرم اش میشدمش من نصیب
مست ز دستش ز می و خُم میشدم
سعید فلاحی
❆ حور بهشتی:
تو ای بانو چَنی شیرین سرشتی
چاو شین ترین حور اهل بهشتی
مِن خوم پِرِم له پاییز و له حسرت
توو عروس مانگِ اردیبهشتی
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
■ ماهیگیر:
دستانش همچون ماهی
از دستانم لیز میخورد
و با آه میگوید
تو دیگر ماهیگیر نیستی.
#لیلا_طیبی (نسیم)
#شعر_پریسکه
#شعر_کوتاه
ماه مدرسه
ماه مدرسه و بچه های خندون
بوی نم بارون توی خیابون
ماه مدرسه، فصل پاییز،
با دفترهای نو و تمیز
یاد لبخند معلم های مهربون،
بابای مدرسه پرکار و خندون
شوق دیدن دوستهای قدیمی،
همکلاسیهای خوب و صمیمی
خوندن دعا تو صف صبحگاه،
انجام نرمش با کسالت و آه
نشستن پشت نیمکت چوبی،
یاد چرت های اول صبحی
یاد بیداری شبه امتحان،
غرر غرر و تشرهای مامان
گاهی یک تشویق شیرین،
گرفتن کارت هزار آفرین
یاد شعرهای زیاد و بسیار،
قصه زاغ و روباه مکار
یاد شیطنت ته کلاسی،
سر کلاس تاریخ یا فارسی
یاد روزهای سخت امتحان،
تقلب از برگه های این و آن
بهناز طیبی