نقد شعر - پرهیز از اختلاط
پرهیز از اختلاط
عنوان مجموعه اشعار : هاشور در هاشور ۲۴
شاعر : سعید فلاحی
عنوان شعر اول : ۱۱۱
دلم،،،
برایت خیلی تنگ میشود...
ناخود آگاه،
شمارهات را میگیرم اما،
هیچ وقت جواب نمیدهی!
...
نمیدانم،،،
نمیدانم'
شاید پیش خدا
تلفن را پاسخ دادن،
--قدغن باشد!؟
ـــــــــــــــــــــــــــ
عنوان شعر دوم : ۱۱۲
کوردم؛
آییی کوردم،،
کورد!
شبیه بلوطی که
با هیچ باد و بارانی
ریشههای ستُرگم؛
کنده نمیشود!
ـــــــــــــــــــــــــــ
عنوان شعر سوم : ۱۱۳
اغلب جهان را
خیاطی میبینم
با سوزنی در دست
از این همه خلق
بسیارند در حلقم
تنها تویی که بیرون میآیی
و خیاط
که میدوزد و میدوزد و میدوزد
به حیرت مینگرد
به لبانِ دوختهام
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
نقد این شعر از : محمد مستقیمی (راهی)
عنوان شعر اول : ۱۱۱
دلم،،،
برایت خیلی تنگ میشود...
ناخودآگاه،
شمارهات را میگیرم اما،
هیچ وقت جواب نمیدهی!
...
نمیدانم،،،
نمیدانم'
شاید پیش خدا
تلفن را پاسخ دادن،
--قدغن باشد!؟
نقد:
این روایت در فضای احساس شاعر است به عبارت دیگر شاعر احساس خود را همان گونه که هست فریاد کرده است: به تو زنگ میزنم پاسخ نمیدهی و چون مردهای نمیتوانی پاسخ بدهی البته اگر پیش خدا بودن تعبیر عوامانه مردن باشد و اگر هم عرفانی نگاه کنیم لابد مخاطب متن عارفی است که همیشه در محضر خداست و اگر عالم را محضر خدا بگیریم که باید هیچ کس به تلفن پاسخ ندهد به هر حال مشکل پایانی متن هر چه باشد اگر حل هم بشود باز هم شاعر احساس خود را بیان داشته و روایت احساس مخصوصاً اگر شخصی باشد شعاری صرف است مگر این که روایت به گونهای باشد که تعمیم داده شود آن وقت با اغماض میتوان روایت را مجاز مرسل گرفت و کمی شعر به حساب آورد که آن هم شعری ضعیف است روایت شعری قوی و هنری و شاهکار است که روایتی استعاری و بکر باشد.
عنوان شعر دوم : ۱۱۲
کوردم؛
آییی کوردم،،
کورد!
شبیه بلوطی که
با هیچ باد و بارانی
ریشههای ستُرگم؛
کنده نمیشود!
نقد:
این شعر میتوانست شعری زیبا و قوی باشد اگر فضای احساس شاعر لو. نرفته بود دقت کنید نحوهی شکلگیری فضای خیال شاعر که فضایی استعاری میشود به این گونه است که با این روایت آن را آشکار میکنم:
فضای احساس شاعر کورد بودن خویش است که فضای مشبه قرار میدهیم و فضای خیال شاعر درخت بلوط است حال اگر شاعر فضای خیال را بی هیچ اشارهای به فضای احساس روایت میکرد آن وقت شعرش استعاری و هنری میشد اما در این روایت شاعر، دو طرف تشبیه را بیان داشته و فضای احساس خود را لو داده است در نتیجه روایت شعار شده است ولی اگر چنین بود:
من بلوطم
با هیچ باد و بارانی
ریشههای ستُرگم؛
کنده نمیشود!
با این روایت این بلوط توصیف شده نه تنها میتواند کورد باشد بلکه میتواند لر یا ترک یا فارس یا هر انسانی که آن را میخواند باشد و علاوه بر منظور شاعر که در آن نهفته است بلکه گسترهی تأویلی جهانی دارد.
پس یادمان باشد در مقابل فضای احساس خود فضایی مشابه در خیال بیافرینیم و فقط آن را روایت کنیم و دقت کنیم که واژگان فضای احساس و فضای خیال با هم فرق دارند و هیچ واژهای از فضای احساس در روایت فضای خیال نباید ظاهر شود که اگر بشود کلیدواژه میشود و فضای احساس شاعر را لو میدهد و متن را به شعار تبدیل میکند.
عنوان شعر سوم : ۱۱۳
اغلب جهان را
خیاطی میبینم
با سوزنی در دست
از این همه خلق
بسیارند در حلقم
تنها تویی که بیرون میآیی
و خیاط
که میدوزد و میدوزد و میدوزد
به حیرت مینگرد
به لبانِ دوختهام
نقد:
و این یکی هم مثل دومی روایت شده است هر دو فضا در روایت هستند: جهان مشبه است و خیاط مشبهبه. اگر راوی تنها از خیاط و خیاطی و دوختهها سخن گفته بود شعر از آب در میآمد ولی اکنون شعاری بیش نیست شعاری که با یک تشبیه، ملموس شده است. بهتر است چنین شعارهایی در مقالهای مفصل طرح شود و شکافته گردد البته با تشبیهات و استعاراتی که آن را ملموستر و پذیرفتنیتر کند.
شعر پیامی خاص در بر ندارد پیام شعر به دیدگاه خواننده وابسته است و هر خوانندهای از شعر دریافتی دارد متناسب با دیدگاه خودش و اشعار به تعداد خوانندگان پیام و معنا و احساس دارند و شعارها تک پیامی و تک احساسی هستند که تنها اندیشهی نویسنده را بیان میکنند و خواننده تنها شنوندهای سترون است.
منتقد : محمد مستقیمی (راهی)
محمد مستقیمی با نام هنری (راهی), شاعر , نویسنده, پژوهشگر, مترجم, منتقد در یلدای سال 1330 در روستای چوپانان بخش انارک شهرستان نایین در خانوادهای که از پدر انارکی و از مادر بیابانکی بود متولد شد، نسب او از طرف مادر با فاصلهی چهار نسل به هنر جندقی و با ...