۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۳:۳۵
دوبیتی و رباعی
- کابوس پاییز:
به سوی غصه ها کردی روانم
به پیری رفته است بخت جوانم
رهایم کن از کابوس پاییز
بکش رنگ بهاری بـر خزانم
- بی تو:
منم بی تو خزان زرد رنگ
نمانده از من هیچ شوخی و شنگ
که کرده غصه ات قلبم را زنجیر
میان سینه ام نشسته تنگ
- هجر شب:
دریغا هجـــر شب تقدیر ما بود
به عالم نقش غم تصویر ما بود
دمی آرام نگیرد قلب خسته ی ما
که عاشق بودنش تقصیر ما بود
- سر بودی در عشق:
«یک عمر تو را انیس و مونس کردم»
احساس تو را به خود، حس کردم
در عشق تو از همه سر بودی و من
ثبتش به کتاب گینس کردم
- دوری یار:
در دوری یار نفس کشیدن سخت است
از همنفست، نفس بریدن سخت است
کل دو جهان اگر به دستت باشد
از دوری یار زجر کشیدن سخت است
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
۹۸/۰۴/۲۲