انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

درباره بلاگ
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان

۷۷ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

۲۸ آبان ۹۸ ، ۱۰:۴۳

آوای دلتنگی

انتشار شعری از من در کانال تلگرامی آوای دلتنگی

 

زانا کوردستانی
۲۸ آبان ۹۸ ، ۰۵:۳۳

مبتلا


تو مبتلا به دوستت دارمی شده ای کشنده
بر لب های کبود
مردی مسلول

 اما باور کن
تو را 
با همه دوری ات
که قِدمَتِ درد است
دوست دارم! 
ای سکوت لاجوردی مسموم
تنهایی چُنان ضخیم
میان آغوش کوهی از غربت

 باور کن
چشم های من هرگز
به خمیازه کسل کننده ی روزهای هفته 
اعتنا نکردند
و هر روز مصرانه
مشتاق دیدارت هستند
 
کاش توان گفتنت بود
و می‌گفتی،
چگونه است 
که دلْ تو را 
مثل یک مادیان می دَوَد؟
در میان خیل عاشقان هزار ساله ات
اما تو دل به قاطری لنگ سپردی
در مسیر سلاخ‌خانه!!!

 کاش باورت شود
اندوه من،
آن اندوه چند هزار سالهٔ من 
هنوز قامت راست دارد
و امیدم
در گوشه ای از گورستان متروک شهر 
فرو رفته است.

 

 سعید فلاحی (زانا کوردستانی)

زانا کوردستانی
۲۸ آبان ۹۸ ، ۰۵:۲۴

مجموعه سپکو 043


❆ #تمام:
از تمامیِ تو
مهر می بارد
و سیراب می کند
تمامی مرا.
 
❆ #سایه:
سایه نیستم 
اما نفس می کشم هنوز
در سایه ی عشق
 
❆ #آتش:
من آتش ام
و غرق خاکستر خویش
رحمی بنما
آبی بگرد
بر آتش این دلِ ریش
 
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#شعر_سپکو
@ZanaKORDistani63
سپکوسرای میخانه
کانال شعرهای سپکو(سپید کوتاه) سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
https://t.me/sepkomikhaneh
https://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametag
http://mikhanehkolop3.blogfa.com

زانا کوردستانی
۲۷ آبان ۹۸ ، ۱۳:۴۵

پریسکه ۰۱۵


❆ تو نان می‌خواهی و من عشق:
تو نان می خواهی 
و من عشق!
تو گاه و بی گاه
و من برای همیشه.
 
❆ خنجر تزویر:
گلوی عشق را بریده اند!
روزگاری است دور
که تیز است
خنجر تزویر.
 
❆ نشستن:
صندلی ما دو نفر خالی است!
تو دلِ نشستن نداری
و من،
دلیلِ نشستن.
 
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#شعر_پریسکه
@ZanaKORDistani63
@mikhanehkolop3
https://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametag
http://mikhanehkolop3.blogfa.com

زانا کوردستانی
۲۷ آبان ۹۸ ، ۰۵:۳۱

مسئول


نه به فکر زرادخانه های هسته ایم
نه آب شدن یخچال های قطبی 
نه بازماندگان خلاف داعش
نه جنگ جهانی سوم
هر چه هم سر خاورمیانه می آید
بگذار بیاید
به من چه

من چه می دانم
در فکر ولادیمیر پوتین
چه می گذرد
من چه می دانم
اون چرا پای میز مذاکره نشست
و یا عمر البشیر چند سال در رأس قدرت بود؟!
من چه می دانم
تعداد تفنگ های تولیدی
کارخانه های اسلحه سازی را
من که سر از کار سیاستمدارها در نمی آورم

من حق انتخاب دارم
می خواهم تلویزیون را خاموش کنم
رادیو را ببندم
روزنامه را گوشه ای بیاندازم
نه دنبال خبرهای مهم روز دنیا باشم
نه دنبال نوسانات بورس
به من چه قیمت روز دلار را!؟

من نه قدرت جنگیدن
با اینهمه جنگ را دارم
نه قدرت برافراشتن صلح
چه برسد
غذا را
به آفریقای گرسنه برسانم
تا شکمی از عزا در آورند.


من مسئول موشک هایی که شلیک می شوند
نیستم
من مسئول گلوله هایی که شلیک شده اند
نبودم
من نه مسئول مین هایی کاشته شده هستم
و نه هواپیماهای ربوده شده


من تنها مسئول مسئولیتی ام
که از تو بر عهده گرفته ام
من مسئول دوست داشتن توام

من فقط می دانم
تو را دوست دارم
و این دوست داشتن
مقدس ترین مسئولیت جهان است

من شب را به شوق
دیدار تو صبح می کنم.

 

سعید فلاحی 

زانا کوردستانی
۲۷ آبان ۹۸ ، ۰۴:۰۹

هنرات - لیلا طیبی - تنهایی

زانا کوردستانی
۲۶ آبان ۹۸ ، ۰۶:۳۳

کردستانگردی - شاهینی

زانا کوردستانی
۲۶ آبان ۹۸ ، ۰۵:۲۷

وزارت میراث فرهنگی

زانا کوردستانی
۲۵ آبان ۹۸ ، ۰۵:۳۱

گرامهو - لیلا طیبی - تنهایی

زانا کوردستانی
۲۵ آبان ۹۸ ، ۰۵:۲۶

کافه متن - عطر تو

زانا کوردستانی
۲۵ آبان ۹۸ ، ۰۵:۲۴

تنهای تنها

کانال تلگرامی دنیای مینی‌مالیستی

 

تنهای تنها

#لیلا_طیبی (رها)

زانا کوردستانی

زانا کوردستانی
۲۴ آبان ۹۸ ، ۱۹:۴۸

انجمن شعر سایه - آمدنت

زانا کوردستانی
۲۴ آبان ۹۸ ، ۰۵:۳۳

مجموعه چامه 006


 ❆ بهانه:
نارنگی بهانه است
بوی عشق می‌دهند
دستان تو
پوست بگیر این فاصله ها را
من به فصل فصل آغوش تو محتاجم.
 
❆ مرهم:
تمامِ خیابان های شهر را هم که قدم بزنم،
باز به بازوان تو محتاجم...
به آغوشت،
که دردم را تسکین می‌دهد!
مرا بی تو بودن را
هیچ کاری نیست!
 
❆ راه:
کدامین راه
تو را 
به کلبهٔ قلبم می رساند؟ 
من، کلبه ای متروکم 
منتظر آمدنت
از پای در آورده مرا
انتظار.
 
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#شعر_کوتاه
┏💕━━━━━━━━━━•┓
@ZanaKORDistani63
@mikhanehkolop3
https://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametag
http://mikhanehkolop3.blogfa.com

 

زانا کوردستانی
۲۴ آبان ۹۸ ، ۰۵:۲۱

بانوی من.‌

بانوی من

کانال تلگرامی دنیای مینیمالیستی

سعید فلاحی

زانا کوردستانی
۲۳ آبان ۹۸ ، ۰۳:۵۳

محبوب من!


محبوب من
به یاد بیاور 
سوگواری‌هایم را برای چهارشنبه‌
در پنجشنبه های خاکستری
در خیابان‌های سردِ بی تو بودن را 
که بارها از آن عبور کرده‌ام

 محبوب من
به یاد تو شعرهایم را 
در باغچه
در صحرا
در دشت می‌کارم
و نام مقدست را بر تن تمام سپیدارها
حک کرده ام
و با باد می‌رقصم
با رود می‌خوانم
و با لک‌لک ها پر می‌گیرم

 محبوب من
بی دلیل دلتنگ تو می‌شوم
بی‌دلیل گریه می‌کنم
بی‌دلیل به کوچه می‌زنم
قلب من به شکستن‌های بی‌دلیل عادت دارد
نگران نباش!
تو مقصر نیستی!
من بی‌دلیل به پر و بال دل
گیر داده ام.

 محبوب من
من بی‌بهانه عاشق می‌شوم
بی بهانه دوست می‌دارم
جوانه می‌زنم
رشد می‌کنم
و می‌شکنم
از پژمردن گلبوته های لبخندت
از ندیدن های مکرر
از نشنیدن ناگهان صدایت

 محبوب من
به یاد داشته باش
من عاشق‌ترین مرد روزگار تو هستم.


 
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)

زانا کوردستانی
۲۳ آبان ۹۸ ، ۰۳:۱۹

گم می شوم!

زانا کوردستانی
۲۲ آبان ۹۸ ، ۰۵:۴۳

سالهایت رفته ای کنارم...

زانا کوردستانی
۲۲ آبان ۹۸ ، ۰۵:۲۹

گرامهو - شب دراز است

زانا کوردستانی
۲۱ آبان ۹۸ ، ۰۴:۱۸

روستای هندیمن * کامیاران

زانا کوردستانی