کتاب یک فرار آشغالانه
کتاب "یک فرار آشغالانه" نوشتهی آقای "پیام ابراهیمی"ست که با تصویرکری خانم "فاطمه رحمانی"، توسط انتشارات نردبان در ۶۴ صفحه، چاپ و منتشر شده است.
کتاب یک فرار آشغالانه
کتاب "یک فرار آشغالانه" نوشتهی آقای "پیام ابراهیمی"ست که با تصویرکری خانم "فاطمه رحمانی"، توسط انتشارات نردبان در ۶۴ صفحه، چاپ و منتشر شده است.
آقای "پیام ابراهیمی" نویسنده و مترجم، سرویراستار و مدرس داستاننویسی کتابهای کودک و نوجوان است.
وی زادهی ۵ آذر ۱۳۶۷ خورشیدی، است و فعالیت حرفهای خود را با نوشتن طنز مطبوعاتی و فیلمنامهی انیمیشن آغاز کرد. مجموعه انیمیشنهای بسیاری نوشت که از آنها میتوان به شکرستان، تاریخ از اونور، قصههای ریرا، قصههای هوشان، کلانآباد و... اشاره کرد.
نخستین کتاب او «فرودگاه، لطفاً!» در سال ۱۳۹۰ توسط نشر پایان منتشر شد که مخاطب جوان و بزرگسال داشت. اما پس از آن به نویسندگی وترجمه برای کودکان و نوجوانان روآورد.
بخشی از کارنامهی او به کتابهای محیطزیستی او برمیگردد. ۴ جلد از مجموعهی ۸ جلدی «گودی موفرفری»، و همچنین کتابهای «توتیوشا و جادهی پر پیچوخم»، «دزدهای ساحلی»، «کادوی عجیبوغریب تولد لونا»، «اشباح جنگلی» و رمان «یک فرار آشغالانه» آثار این نویسنده با محوریت محیط زیست هستند که انتشارات نردبان آنها را چاپ کرده است.
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
کتاب "یک فرار آشغالانه"، یک داستان تخیلی با موضوعیت، حفاظت محیط زیست، زباله و جنبههای زیست محیطی است.
این کتاب با شماره شابک 978-964-389-016-3 در کتابخانهی ملی و خانهی کتاب ایران ثبت شده است.
«یک فرار آشغالانه» مجموعه داستان طنزآمیز است، که در سیزده فصل داستان زندگی، روزمرگیها و گذشتهی زبالههایی را روایت میکند، که در یک محل بازیافت زباله با عنوان «خانهی زباله» زندگی میکنند.
خود عنوان کتاب نمایانگر بازی طنازانه نویسنده با کلمات است. داستانی طنز با درونمایه حفظ محیطزیست و مدیریت پسماند. به نظر برای درک کردن و لذت بردن از این بازی کلمات باید حداقل بالای دوازده سال داشته باشید.
شاید تنها نکتهی منفی کتاب، تصاویر تیره است، که احتمالن به خاطر کیفیت چاپ به این صورت در آمده است.
این مجموعه داستان، با زبان طنز به موضوعاتی چون تفکیک زباله، لزوم استفاده از دورریختنیها و... میپردازد و مخاطبان ۶ تا ۱۲ ساله را با خطراتی که در کمین محیطزیست است، آشنا میکند.
«یک فرار آشغالانه» از زمانهای میگوید، که «نه شیشهای بود و نه پلاستیکی و نه کاغذی. آن موقع، موجوداتی روی زمین زندگی میکردند که به آنها انسانهای اولیه میگفتند. انسانهای اولیه نمیدانستند زباله چیست. آنها هر وقت دلشان میخواست میپریدند روی درخت و دو تا موز بر میداشتند و میخوردند ولی داستان به همین جا ختم نمیشد...»
┄┅═✧❁💠❁✧═┅┄
◇ بخشهایی از متن کتاب:
(۱)
خیلی وقت پیش، آن موقع که نه شیشهای بود و نه پلاستیکی و نه کاغذی، آن موقع که حتی من هم نبودم موجوداتی روی زمین زندگی میکردند که به آنها انسانهای اولیه میگفتند. انسانهای اولیه نمیدانستند زباله چیست. آنها هر وقت دلشان میخواست میپریدند روی درخت و دو تا موز بر میداشتند و میخوردند. (ص ۶)
(۲)
قلم باطزی همیشه فکر میکرد گربههای خیابانی موجودات خوشبختی هستند. میروند بالای سطلهای زباله و یک منوی واقعی و کامل غذا را جلوی خودشان میبینند. (ص ۲۵)
(۳)
زبالهها دو دسته هستند. یک دسته آنهایی که برنامهی سفرشان را از قبل میچینند و یک دسته آنهایی که پا میگذارند به سفر و با جریان زندگی سفر میکنند. مقصد برایشان مهم نیست. میروند که رفته باشند. دسته سومی هم هستند که هیچ وقت سفر نمیکنند و برای همین آنها را جزو دستهها قرار نمیدهیم. (ص ۲۹)
(۴)
در میان زبالههای عاشق رسم بر این است که با اولین قطرهی باران یاد یارشان بیفتند. (ص ۳۴)
(۵)
اگر زیاد شام بخورید، خوابهای عجیب و غریب میبینید. اگر شام نخورید باز هم خوابهای عجیب و غریب میبینید. اگر به اندازهی همیشه شام بخورید هم باز ممکن است خوابهای عجیب و غریب ببینید. اصلأ خوبی خواب به عجیب و غریب بودنش هست. (ص ۳۴)
(۶)
تحقیقات نشان میدهد اکثر زبالهها در طول زندگیشان هرگز با کسی همفکری نمیکنند. برای همین اگر بخواهید با یک زباله حرف بزنید، عکسالعملش طوری است که انگار میخواهید خدای ناکرده او را کمپوست کنید. (ص ۵۳)
(۷)
زبالهها ممکن است موجوداتی خیلی قوی نباشند. ممکن است زورشان زیاد نباشد، ممکن است سر و صدا کنند و هزار ممکن است دیگر. اما چیزی در موردشان هست که نمیشود به سادگی از آن گذشت. وقتی بخواهند کاری کنند؛ تا وقتی آن را انجام ندهند، سرجایشان نمینشینند.
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی