جلاد شعری از علی حسنیانی
▪برگردان فارسی شعر جلاد از علی حسنیانی شاعر کُردیسرای مهابادی
[جلاد]
معطل نکن ای جلاد!
بیا و تنم را تکه تکه کن تا حقانیت مرا بفهمی.
ای جلاد!
اگر بیرون بکشی استخوانهایم را،
اگر جلوی چشمانم، تمام عزیزانم را یک به یک به قتل برسانی،
به خداوند،
به خاک پاک کُردستان سوگند،
باز فریاد بر خواهم آورد که من کُردم، و هرگز از گفتهی خود پشیمان نخواهم شد.
...
معطل نکن ای جلاد!
چرا دست نمیجنبانی ای خونخوار بدکار!
تو میتوانی به گردنم طناب دار را بیندازی،
این کار برای من مایهی افتخار است،
اما بدان که تو اینگونه نخواهی توانست ایمان مرا از بین ببری،
مرگ در راه وطنم مایهی سربلندی من است...
...
معطل نکن ای جلاد!
بیا ای دشمن من، ای ظالم!
چرا دست دست میکنی و مرا نمیکشی؟!
چرا مرا زنده به گور نمیکنی؟!
قسم به این پابند و زنجیر اسارت،
سوگند به جان همهی اسیران و بیچارگان،
قسم به آرزوهایم،
سوگند به ایمانم،
قسم به مرام و منشم،
سوگند به عهد و پیمانم،
به خون پاک مردم کُردی که در راه رسیدن به خواستههایشان کشته شدند،
سوگند به خاک به خون آغشتهی کُردستان،
سوگند به پریشانی زندگانی،
اگر از حدقه در بیاوری چشمانم را،
اگر خرد کنی استخوانهایم را،
به خداوند،
به خاک پاک کُردستان قسم،
باز فریاد بر خواهم آورد که کُردم و از گفتهی خود پشیمان نخواهم شد.
شعر: #علی_حسنیانی
برگردان: #زانا_کوردستانی