انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

درباره بلاگ
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

۲۱۱۴ مطلب توسط «زانا کوردستانی» ثبت شده است

۱۵ آذر ۹۹ ، ۱۴:۲۵

دلتنگی

دلتنگی؛ 
صخره‌ای ست سیاه و،
بزرگ!
 دلتنگی؛
 در نمی‌شناسد 
پنجره نمیشناسد!
می‌آید
     می‌آید
وَ امانت را می‌گیرد،
--جان به لبت می‌کند
وقفه‌ای در کارش نیست
اما
می‌ماند،
      می‌ماند،
            می‌‌ماند...
فقط،
جابجائی‌اش با توست!

 
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

زانا کوردستانی
۱۲ آذر ۹۹ ، ۲۳:۱۲

درک عشق

❆ درک عشق:

 

لابُد درک عشق
از حد تصور ما خارج است
که من بی هوای تو 
خفه می شوم!
و تو در خیالات من، 
غرق!.
 
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#شعر_کوتاه
┏💕━━━━━━━━━━•┓
@ZanaKORDistani63
@mikhanehkolop3
https://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametag
http://mikhanehkolop3.blogfa.com

زانا کوردستانی
۱۲ آذر ۹۹ ، ۰۰:۲۰

صبح بخیرت...

امروز را 
بدون صبح بخیرت شروع کردم
خدا بخیر کند
بقیه روزم را

 

#لیلا_طیبی(رها)
#هاشور

زانا کوردستانی
۱۲ آذر ۹۹ ، ۰۰:۱۸

بهانه

از من نگیر بهانه ام را
ای تو تنهاترین
بهانه ی من


#لیلا_طیبی(رها)
#هاشور

زانا کوردستانی
۱۱ آذر ۹۹ ، ۱۴:۰۲

مسجد، خانه‌ی خدا

مسجد، خانهٔ خدا

 

سعید فلاحی

(زانا کوردستانی)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چکیده:

مساجد به عنوان قرارگاه و مرکز عبادت، تعلیم، تربیت، رشد و بالندگی دارای ظرفیت مهم و اثرگذار هستند. پیامبر(ص) هنگام هجرت از مکه به یثرب در روستایی به نام قبا به مدت ۳ روز توقف کردند که اولین اقدام ایشان در این روستا پایه‌گذاری مسجدی بر اساس تقوا و به نام قبا در آن روستا بود. پیامبر(ص) پس از حرکت از این روستا در روز جمعه در جمع قبیله‌ای به نام بنی‌سالم توقف کرده و اولین نماز جمعه نیز در آنجا به امامت ایشان اقامه و به میمنت همان نماز، مسجدی به نام مسجدالجمعه در کنار آن قبیله قرار دارد که چند سال قبل، تجدید بنا و توسعه داده شد. اولین اقدام پیامبر(ص) در ورود به یثرب جهت اجتماع و وحدت مسلمانان، تاسیس مسجدالنبی بود که دفتر کار ایشان قرار گرفت. به مرور زمان مسائل اجتماعی، اقامه نماز در ۵ وعده، آموزش دین، قرآن، احکام و اخلاق در آن مسجد انجام شده و با افزایش جمعیت، مهم‌ترین تصمیم‌های جامعه مانند تصمیم‌های سیاسی، اجتماعی، دفاعی و نظامی نیز در مسجدالنبی صورت پذیرفت. 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کلمات کلیدی:

مسجد - مساجد - خدا - اسلام - دین.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مقدمه:

در ممالک اسلامی مسجد به‌عنوان مرکز آغازین شکل‌گیری انقلاب‌ها و حرکت‌های مردمی در مبارزه علیه ظلم و ستم به‌ویژه در دوران معاصر، نقش تعیین‌کننده‌ای داشته است. اگر به تاریخ بنای نخستین مسجد اسلام توجه کنیم، درخواهیم یافت که بنای این مسجد نیز در زمان رسالت نبی مکرم اسلام(ص) در بدو ورود حضرت به مدینه گذاشته شد، که ایشان در حال مبارزه علیه مشرکان بودند. درباره فلسفه وجودی مسجد می‌توان گفت، اولین و مهم‌ترین فلسفه به وجود آمدن مسجد، ایجاد جماعت و ارتباط مخلوق با خالق و ذکر یاد حق تعالی است. همچنین با دلیل اهداف اخلاقی و تربیتی، دوری از انحراف و جرم و حتی اهداف اجتماعی و اقتصادی که در آیات قرآن هم این مسئله چندین بار با تعابیر گوناگون آمده است. نقش آفرینی مساجد در تمامی عرصه‌ها و شئون جامعه اسلامی، سبب توسعه و گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی بوده است. همچنان‌ که مساجد در عصر نبوت پیامبر(ص) و ائمه معصوم (ع)، کارکردی فراتر از برگزاری مراسم عبادی داشته، که در اعصار بعد نیز، کم و بیش با این رسالت همراه بوده و کارکردی ویژه پیدا کرده‌ است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

معنای لغوی مسجد:

واژهٔ مسجد در لغت به معنای سجده‌گاه و پیشانی است. بر طبق یک نظر، واژهٔ مسجد معرب واژهٔ مزگت است که از زبان آرامی وارد عربی و فارسی شده‌است.

مَزگَت واژه‌ای ایرانی به معنی مسجد است. منظور از مز در مزکد یا مزگت همان خدا و کد به معنی خانه است. در زبان کُردی به مسجد، مزگت یا مِزگوت گفته می‌شود و در تمامی کردستان ایران، عراق، ترکیه و سوریه این واژه کاربرد دارد. 

هنوز برخی از مسجدهای کهن ایران با نام مزگت نامیده می‌شود مانند «ایسپیه مزگت» (مسجد سپید) در گیلان «دزگامزگت» مازندران و در تمامی مناطق کردنشین مانند مزگت طوبی خانم.

در قرآن، مسجد به معنای اعم نیایشگاه خداوند به کار رفته‌است. مسجد الاقصی، که معبد یهودیان یا کنیسه  بوده‌است و در زمان نزول قرآن کاربردی غیر از آن نداشته‌است، دو بار در قرآن از آن به عنوان مسجد نام برده شده‌است. همچنین در داستان اصحاب کهف نیز قرآن می‌گوید بر مزار آنان مسجدی بنا کردند. این مسجد بر  اساس قول غالب مورخین با توجه به دین مرسوم آن روز کلیسا بوده ست. البته ممکن است کنیسه نیز بوده باشد؛  ولی با توجه به قبل تر بودن از اسلام نمی‌تواند به معنی مسجد مخصوص مسلمانان بوده باشد. علاوه بر مسجدالحرام(بیت العتیق) و مسجدالاقصی در قرآن کریم به مساجد دیگری مثل مسجد قبلتین (۱اسرا) - مسجد قبا (۱۰۷توبه) - مقام ابراهیم (مصلی) و مسجد ضرار که دستور تخریب آن داده شد(۱۰۷توبه) اشاره شده‌است.

دربارهٔ تمثیل مسجد، هانری کربن می‌گوید در آغاز با تفکر به پرواز پرندگان در  آسمان، تصمیم گرفته شد فضایی همانند آسمان و در واقع در مقابل پرستشگاه آسمانی، پرستشگاهی زمینی ساخته شود که در واقع این محل مکان ارتباط میان آسمان و زمین باشد. پرستشگاه مفهومی از فضایی است که مسجد ایرانی را معنی می‌کند. در میان صحن مسجد، حوض آبی قرار دارد که تصویری از آسمان، که همان پرستشگاه مثالی است و کاشی‌های گنبد را نمایان می‌سازد. آب حوض، آیینه‌ای است که از طریق همین آیینه حقیقت نماد مرکزیت آشکار می‌شود. فیلسوفان بزرگی که در اصفهان زندگی می‌کردند همین نمود آیینه در پرستشگاه مثالی را بیان کرده‌اند. مساجد دارای ۴ ایوان هستند که در امتداد ۴ افق هم قرار دارند، اما اگر ما در یکی از ایوان‌ها قرار بگیریم قادر خواهیم بود هم ایوان و هم تصویر ایوان را در حوض ببینیم. این تصویر، تصویر مجازی است که ما می‌بینیم و انتقال تصویر از قوه و مجاز به واقعیت همان تأویل است که برای سهروردی رسوخ به عالم مثال بود. تصویر معنوی بر هر دریافت تجربی تقدم دارد و آیینه دقیقاً همان چیزی که در جهان واقعی قرار دارد را به ما نشان می‌دهد و ما را به سمت بعد معنوی تصویر می‌برد. به گفتهٔ یکی از بزرگان ایرانی دیدن چیزها در «هور قلیا» همان «اقلیم هشتم» یا«مدینهٔ تمثیلی» است و آیینه است که این راه را به ما نشان می‌دهد. «تمثیلی که مساجد ایرانی از صورت مثالی پرستشگاه آسمانی ارائه می‌دهند، با تعریض‌های ساختاری به رقم ۱۲ که عدد کلیدی ریاضیات عرفانی شیعه اثنی عشری است، دقت بیشتری پیدا می‌کند.» تحلیل ساختار مسجد و فضای ریاضی آن باعث شده که شاخص‌های بسیاری نمادین شود. مثلاً کتیبهٔ شاه طهماسب اول که گرداگرد ایوان جنوبی قرار دارد، نام ۱۴ معصوم را دربردارد؛ یا سعید قمی با سنجش ۱۲ زاویهٔ مکعب کعبه نام ۱۲ امام را سنجیده و این نکتهٔ پنهانی را دریافته‌است. به گفتهٔ هانری کربن اصفهان مقر هور قلیا است و شاه عباس اول هنگامی  که حکومت را به دست گرفت تصمیم داشت اصفهان را بر اساس تصویر شهرهای بهشت و آنچه در قرآن، کتب عارفان و حکما نقل شده ایجاد کند.

نکنهٔ حائز اهمیت در باب، ظاهر بیرونی مساجد، این است که مناره‌های مساجد معمولاً دو یا یک عدد می‌باشند به صورتی که مساجد فرقه سنی داری یک مناره و مساجد فرقه شیعه دارای دو مناره می‌باشد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

انواع مساجد از لحاظ ساختار و کارکرد:

الف - مسجد جامع:

تفاوت‌های موجود بین مسجد و مسجد جامع با ویژگی‌های هر کدام به خوبی مشخص است شاخصه‌هایی پایدار که در سراسر جهان اسلامی و در طول زمانی حدوداً هزار سال همچنان باقی مانده‌است. مسجد مکانی بوده صرفاً به جهت عبادت اما از آنجایی که در گذشته‌استفاده‌های دیگری هم از آن می‌شد نظیر قضاوت، نگهداری بیت المال، برپایی اجتماعات بزرگ، بزودی نماد قدرتمند اسلام شد و هم عرصه‌های دینی و هم قلمروهای دنیوی را در بر گرفت، اما نتوانست پاسخگوی نیازهای مذکور باشد، ساخت مسجد جامع بعلت حفظ این دو جنبه بود. فقدان نهادها و بناهای رسمی عمومی نظیر تالار شهر یا محاکم اسلامی، به نقش دو وجهی مسجد جامع اهمیت بیشتری بخشید. این تمایز کارکردی، تفاوتی را در منزلت و مقصود مساجد منعکس ساخت و در دو واژه کاملاً مجزا رسمیت یافت، یعنی مسجد و جامع. علی‌رغم تمایز آشکار کارکردی بین مسجد و جامع، از لحاظ طرح تفاوتی بین این دو وجود ندارد. در واقع «جامع» عملاً ابعاد بزرگتر و تزئینات بیشتری را دارا می‌باشد.

 

ب - مساجد شبستانی:

این مساجد که برگرفته از ته رنگ مسجد پیامبر در مدینه می‌باشند. دارای نقشه‌ای مستطیل شکل با حیاط مرکزی و شبستانی در جهت قبله می‌باشند. مساجد ابتدای اسلام اغلب دارای طرح شبستانی بوده‌اند. مسجد جامع فهرج، مسجد تاریخانه دامغان، مسجد جامع نیشاپور، مسجد اولیه جامع اصفهان، مسجد اولیه جامع یزد، مسجد اولیه جامع ساوه، مسجد جامع نائین و مسجد اولیه جامع اردستان دارای طرح شبستانی می‌باشند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

معماری مسجد:

مساجد در ابتدا بسیار ساده ساخته می‌شدند و معمولاً سقف حصیری داشتند. هنگامیکه اسلام در ایران استحکام یافت مساجد با گنبد ساخته شد و گنبد بیشتر در معماری ایرانی نِمود پیدا کرده‌است. 

قدیمی‌ترین نمونه مساجد با گنبد چارطاقی مربوط به مسجد الاقصی است که قبل از اسلام ساخته شده‌است. 

در ایران ساسانی بیشتر آتشکده‌ها به صورت چارطاقی و گنبد دار مدور بودند و همین سبک در ساخت مساجد ایران بکار گرفته شد و سپس مناره بر آن افزوده شد. 

در کشورهای شمال آفریقا مساجد فاقد گنبد است و به صورت یک مناره‌ای ساخته می‌شود. مساجد قدیم تر در جهان عرب فاقد مناره هستند. 

مساجد در معماری ایران از سیر طراحی تکاملی برخوردارند. کاشی کاری سنتی از مهم‌ترین عناصر تزئینی مساجد ایرانی است.

اما بخش‌هایی هستند که در بیشتر مساجد وجود دارند. هر چند ممکن است در مساجد مهمی مانند مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان وجود نداشته باشند. بخش‌های زیر در مساجد دیده می‌شوند:

سر در

آستانه

گنبد

بارو

گلدسته

صحن یا میانسرا

حرم

محراب

رواق

بارگاه

چله‌خانه

حجره

شبستان

کتیبه

ستون

سرستون

طاق

خواجه‌نشین

آرامگاه

سنگ قبر

نورگیر مسجد

 

ویژگی‌های ساختاری هر مسجد شامل انعطاف ذاتی، بی‌تفاوتی نسبت به نماهای خارجی، تأکید متقابل بر فضای داخلی، و گرایش طبیعی به تزئینات کاربردی است. زمانی که از مسجد «جامع» سخن می‌رانیم در واقع همان مسجد است با ویژگی‌هایی مضاف و فراتر از مسجد و وام گرفته شده از معماری دوره بیزانس با ریشه‌های کلاسیک. به اعتقاد پیرنیا (۱۳۸۳)، ایرانیان کهن و هنرمندان آن‌ها باور  به تقلید درست داشته‌اند و آن را بهتر از نوآوری بد می‌دانستند. تقلید یا برداشتی که منطق داشته باشد و با شرایط زندگی سازگار باشد. از این وجوه خاص که جامع را از مسجد متمایز می‌کند، می‌توان به محراب، منبر یا سکوی وعظ، مقصوره یا محصوره، ناو یا راهروی بالا آمده میانه شبستان و گنبد اشاره کرد. ذکر این نکته حائز اهمیت است همه این عناصر در یک بنا با درجه اهمیت برابر باقی نماندند و با همه آن‌ها به یک نحو برخورد نمی‌شد (براند، ۱۳۸۳).

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تاریخچه مسجد در ایران:

پس از انقراض سلسلهٔ پادشاهان ساسانی، ساخت مساجد در ایران آغاز شد. در سه قرن نخستین حکومت اسلامی در ایران، مساجد به شیوه‌ای بسیار ساده و به پیروی از معماری ساسانی ساخته می‌شد. زادگاه اولین نمونه‌های معماری اسلامی ایران را در خراسان دانسته‌اند، لذا طریق ساخت بناهای این دوران (شامل امویان، عباسیان، طاهریان) به شیوه خراسانی معروف است. در این شیوه که نقشه عمومی بناهای آن از مساجد صدر اسلام اقتباس شده، مساجد به صورت «شبستانی» یا «چهل ستونی» ساخته شده‌اند. (ذکرگو، ۴۶:۱۳۸۰)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کارکردهای مسجد:

مساجد به عنوان مهم‌ترین بناها در هر شهر و روستا همواره نقش‌های متعددی در زندگی قشرها مردم داشته‌اند. این بناها چون بزرگ‌ترین ساختمان‌ها بوده‌اند در آغاز نیازی به داشتن نشانی ویژه‌ای نداشته نگاه هر گذرنده‌ای را به سوی خود جلب می‌کردند اما پس از گسترش شهرها نخست با افزایش در گاه‌ها و نهادن توق بر بلندترین جای ان و سپس با ساختن میل برج مناره در کنار و نزدیک ان ساکنان شهر را به عبادتگاه راهنمایی می‌کرده‌اند. رفته رفته مسجد به عنوان چشم‌اندازی جغرافیایی و جلوه گاه هنر و ذوق ایرانی شهر را کاملاً تحت تأثیر خود قرار داد اما سیمای خاصی که مسجد در شهر به وجود می‌آورد و اثری که بر گسترش شهر می‌گذاشت. تنها به فضاهای فیزیکی و آرایش‌های هنری و ذوقی ان ختم نمی‌شد بلکه مسجد از گذشته کارکردهای گوناگونی داشته و اکنون هم این نقش‌ها را تا حدودی حفظ کرده‌است. این نقش‌ها عبارتند از:

 

- مرکز ارشاد و تبلیغ اسلامی.

- عبادت نمازگزاران و نیایش به خدا.

- جمع‌آوری نذورات و کمک‌های خیرین.

- آموزش رشته‌های مختلف (قرآن، نهج البلاغه، آمادگی دفاعی و…)

- و...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فهرستی از مسجدهای مهم جهان:

- مسجد الحرام مکه - مسجد النبی، مدینه - مسجد قبا - مسجد حمزه در عربستان.

- مسجد ابوحنیفه، اعظمیه، بغداد - مسجد ابوحنیفه - مسجد کوفه - مسجد سهله - مسجد کاظمین - مسجد جامع سامرا در عراق.

- مسجد اموی دمشق - مسجد نقطه - مسجد الاقصاب در سوریه.

- مسجد رفاعی، قاهره - مسجد جامع ناصر محمد بن قلاوون - مسجد سلطان حسن - مسجد عمرو بن عاص در مصر.

- مسجدالاقصی، بیت‌المقدس - مسجد قبةالصخره، بیت‌المقدس - مسجد عمر در فلسطین.

- مسجد حسن دوم - مسجد ابراهیم الابراهیم در مراکش.

- مسجد جمکران - مسجد شاه، اصفهان - مسجد سید اصفهان - مسجد حکیم اصفهان - مسجد جامع یزد - مسجد جامع بروجرد - مسجد جامع قبله - مسجد سلطانی بروجرد - مسجد چوبفروشی - مسجد عیدگاه - مسجد کبود - مسجد گذری - مسجد جامع تبریز - مسجد جامع نیشابور - مسجد جامع گوهرشاد - مسجد جامع شوشتر - مساجد عبداللهی - مسجد چوبی - مسجد المهدی مهدیشهر - مسجد الرضا(ع) کوهدشت - مسجد جامع کوهدشت - مسجد حاج عبدالله تو پشماش در ایران.

- مسجد ایا صوفیا، استانبول - مسجد سلطان احمد، استانبول - مسجد سلیمانیه - مسجد مراد پاشا - مسجد ایوب سلطان - مسجد بایزید - مسجد رستم پاشا - مسجد شاهزاده (استانبول) - مسجد فاتح - مسجد ینی والده - مسجد جامع آدانا - مسجد یاغ - مسجد عیسی بیگ - مسجد یشیل - مسجد امیر سلطان در ترکیه.

- مسجد جامع هرات - مسجد کبود، مزار شریف - مسجد ملا محمود - مسجد سه‌دکان چنداول - مسجد نه‌گنبد - مسجد حاجی صاحب پایمنار - مسجد گوهرشاد هرات در افغانستان.

- مسجد نگارا در مالزی.

- مسجد ادهم بیگ در آلبانی.

- مسجد کبود (ایروان) در ارمنستان.

- مسجد جمیرا - مسجد شیخ زاید در امارات متحده عربی.

- مسجد فخرالدین- مسجد محمدالامین در لبنان.

- مسجد قرطبه در اسپانیا.

- مسجد شاه‌جهان - مسجد دیدزبری - مسجد مرکزی لندن - مسجد فضل - مسجد بیت‌الفتوح در انگلیس.

- مسجد اوری - مسجد پاریس در فرانسه.

- مسجد الرشید در کانادا.

- مسجد مرکز فرهنگی اسلامی نیویورک - مسجد مرکز اسلامی واشنگتن - مسجد مرکز اسلامی اوماها - مسجد مرکز اسلامی در آمریکا.

و ...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مسجد‌ النبی اولین مسجد مسلمین جهان:

در خصوص ساخت مسجد‌النبی می‌توان گفت، بر اساس روایات اسلامی؛ نخستین اقدام رسول خدا (ص) در مدینه‌ منوره ساخت این مسجد بود. پیش از آن در قبا نیز مسجدی به دست آن حضرت و اصحاب بزرگوارشان ساخته شده بود، که چنین اقدامی از اهمیت نقش مسجد در اسلام خبر می‌دهد.

این مکان، شریف‏‌ترین مسجد پس از مسجدالحرام است. رسول خدا(ص) درباره‌ نماز خواندن در این مسجد فرمودند: «نماز در مسجد من، نزد خداوند برابر با ۱۰ هزار نماز در مساجد دیگر است، جز مسجد الحرام که نماز در آن برابر با ۱۰۰ هزار نماز است.»

زمین مسجد النبی از آن دو یتیم بود که در آن جا خرما خشک می‏‌کردند. رسول خدا (ص) آن زمین را به مبلغ ۱۰ دینار از ولیّ دو طفل خرید تا در آن جا خانه و مسجدش را بنا نهد. این زمین در آن زمان در حدود ۱۰۶۰ مترمربع مساحت داشت که صحن آن با ریگ سیاه فرش شد و دیوارها با خشت و گل بالا برده‌ شد. بنای این مسجد ترکیب و شکل نخستش تا ۷ سال بدون تغییر ماند؛ در سال هفتم هجری، پس از فتح دژهای خیبر به دست مسلمانان، که به‌سوی مدینه بازگشتند و کم کم ضرورت توسعه مسجد به‌خاطر افزایش روزانه جمعیت مسلمانان، توسط پیامبر(ص) احساس شد و این مسجد در حدود ۲۴۷۵ متر مربع گسترش یافت.

در زمان خلافت خلیفه دوم، عمر بن خطاب، با توجه به فراوانی و انبوهی مسلمانان در مسجد النبی و نبود جای کافی برای برگزاری فرایض، اعتکاف، نیایش و زیارت، تصمیم گرفت تعدادی از خانه‌های اطراف مسجد را برای توسعه مسجد ویران کند. پس از انجام این گسترش، در قرار گرفتن درب‌های بزرگ مسجد تغییراتی در مسجد به‌وجود آمد.

در زمان عثمان نیز، افزایش روز افزون جمعیت مسلمانان در شهر مدینه و مهاجرت قبایل مسلمان به سوی مدینه، گسترش بیشتر مسجد را ضروری کرده‌ بود. بنای مسجد در زمان خلیفه سوم اهل سنت، فرسوده و دیوارها و ستون‌هایش دچار پوسیدگی شده بود. در سال ۲۴ هجری، مردم مدینه درباره کمی جا در مسجد گفت‌وگو کردند و خواستار گسترش آن شدند و مساحتش به ۴۰۷۱ رسید. عثمان، ساختمان مسجد را تغییر داد و به مساحتش اضافه کرد، دیوارهایش را با سنگ‌های نقش‌ و‌ نگار دار و ستون‌هایش را با سنگ‌های تراشیده و نگاشته، باز ساخت و سقف را با چوب ساج ترمیم کرد. می‌توان گفت، عثمان بنای مسجد‌ النبی را از آن حالت نخستین و سادگی و بی‌آرایگی بیرون آورد. ساختمان دیرین مسجد از بن برچیده و بنای تازه‌ای جایگزین آن کرد.

به دنبال روی کار آمدن آل سعود، در دو مرحله‌ توسعه، ۸۸ هزار و ۲۴ متر به مساحت کل مسجد النبی افزوده شد که بیش از ۱۶۷ هزار نمازگزار را در خود جای می‏‌دهد. با توسعه‌ اطراف حرم، هزاران‏ نفر دیگر به ظرفیت نمازگزاران افزوده شده است. آنچه از آثار و اسامی امامان شیعه، خلفا و برخی صحابه بر کتیبه‏‌های مسجدالنبی به چشم می‏‌خورد، یادگاری از سلاطین عثمانی است. امروزه مسجد‌النبی دارای ظاهری متفاوت با گذشته که مزین به معماری اسلامی، دارای ۷ باب اصلی و ۸۱ ورودی است.

 

بخش‌‏های مختلف مسجدالنبی:

۱. روضه شریف: این قسمت فضیلت زیادی دارد و در حدیثی از رسول خدا (ص) به عنوان باغی از باغ‏‌های بهشت معرفی شده است. در محدوده‌ روضه‌ مطهره، سه مکان مقدس دیگر نیز وجود دارد که عبارتند از: مرقد مطهر پیامبر(ص)، منبر و محراب. در کناره‌ شرقی مسجد، رسول خدا (ص) حجره‏‌هایی برای زندگی همسران خود ساخته بودند که تا نزدیک ۹۰ سال پس از رحلت آن حضرت نیز سرپا بود. ابتدا حجره‏‌ای برای سوده، پس از آن برای عایشه و در امتداد آن حجره‏‌ای برای حضرت فاطمه (س) ساخته شد.

۲. منبر: یکی از مکان‌های مقدس در مسجد، محل منبر رسول خدا (ص) است. در روایات آمده است که پیامبر در آغاز با تکیه بر درخت خرما، به ایراد خطبه می‏‌پرداخت. یکی از اصحاب پیشنهاد ساختن منبری را داد تا رسول خدا (ص) روی آن بنشیند تا هم مردم او را ببینند و هم آن حضرت از ایستادن خسته نشود. این منبر دارای سه پله بوده است. منبر رسول خدا (ص)، هشت بار نوسازی شده و هر بار در جای پیشین خود قرار داده شده است. منبری که در حال حاضر وجود دارد، منبری است که سلطان مراد عثمانی در سال ۹۹۹ هجری قمری دستور ساخت و نصب آن را داد.

۳. محراب: محراب در محلی ساخته شده است که رسول خدا (ص) در آنجا نماز می‏‌گزارد و در این که محل نماز آن حضرت همین محراب فعلی است، تردیدی نیست.

۴. ستون‌های مسجد: سقف مسجد پیامبر (ص) بر ستون‏‌هایی قرار داشت‏ که علاوه بر نگهداری سقف، مورد استفاده‌ رسول خدا (ص) و اصحاب آن حضرت بود. از ستون‏‌های هشتگانه‌ آن زمان خاطرات ویژه‏‌ای باقی مانده که سبب تقدس آن شده است، به طوری که اکنون نزدیک به ۷۰۶ ستون در مسجد وجود دارد. ستون‏‌هایی که در محل قدیمی مسجد، در قسمت جنوبی آن قرار دارد، اکنون با رنگ سفید از بقیه ستون‏‌ها مشخص شده است.

۵. صفه: صفه نام مکانی است که گروهی از مهاجران مسلمان بی‏‌سرپناه در سال‏‌های اولیه‌ هجرت در آنجا سکونت داشتند. زمینی که به آنها اختصاص داده شده بود، حدود ۹۶ متر مساحت داشت و مسقف بود و در میان باب جبرئیل و باب النساء قرار داشت. افرادی مانند بلال، ابوذر، مقداد، حذیفه و... از اصحاب صفه بودند.

۶. مقام جبرائیل: این محل به خاطر این به عنوان مقام جبرائیل شناخته شد، که این فرشته‌ مقرب الهی از آنجا بر رسول خدا (ص) وارد می‏‌شد و به خدمت آن حضرت می‏‌رسید، این محل اکنون داخل حجره‌ شریفه قرار دارد و قابل دسترسی نیست.

درباره‌ درهای نخستین مسجدالنبی (ص) در منابع تاریخی چنین ذکر شده است؛ زمانی که مسجدالنبی ساخته شد، سه در برای ورود و خروج داشت، اما در سال سوم هجرت به دستور پیامبر (ص) همه‌ درهای خانه‌ها به جز در خانه امام‌علی(ع) به مسجد بسته شد.

یکی از نمادهای مسجد در معماری اسلامی، وجود مناره و ماذنه در آن است، مناره‌‏های مسجدالنبی زمانی که ولید، مسجد را توسعه داد، چهار مناره بر چهار گوشه‌ مسجدالنبی ساخت، این مناره‏‌ها در گذر زمان جای خود را به مناره‏‌های بزرگتر و محکم‏‌تری دادند و مناره‌‏های جدیدی نیز برای مسجد ساخته شد. چهار مناره‌ اصلی مسجد عبارتند: از مناره‌‏های سلیمانیه و مجیدیه که در دو سوی ضلع شمالی قرار گرفته و مناره‏‌های قایتبای و باب‌السلام که در دو سوی ضلع جنوبی (قبله) واقع شده‌اند. در حال حاضر مناره‌‏های دیگری نیز بر مسجد افزوده شده و تعداد آنها به ۱۰ رسیده است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

قرآن و مسجد:

برخی از محققان می‌گویند در قرآن در مجموع ۲۶ بار کلمه مسجد آمده است و تعدای دیگر ۲۸ مرتبه را ذکر کرده اند. اما به طور کلی باید عنوان کرد که در قرآن کریم جمعاً ۲۶ بار کلمه مسجد، مساجد و مسجداً به کار رفته است (کلمه «مَساجِدُ» ۶ بار و کلمه «مَسْجِد» ۱۸ بار و «مَسْجِداً» ۲ بار). سوره‏هایى که داراى کلمه مساجد - مسجد - مسجداً  است، عبارتند از:

 

الف - کلمه «مَساجِدً» جمعاً ۶ بار:

۱ - سوره بقره ۲ بار آیات ۱۱۴ و ۱۸۷

۲ - سوره توبه ۱ بار آیات ۱۷ و ۱۸

۳ - سوره حج ۱ بار آیه ۴۰

۴ - سوره جن ۱ بار آیه ۱۸.

 

ب - کلمه «مَسْجِدً» جمعاً ۱۸ بار:

۱ - سوره بقره ۶ بار آیات ۱۴۴ - ۱۴۹ - ۱۵۰ - ۱۹۱ - ۱۹۶ - ۲۱۷

۲ - سوره مائده ۱ بار آیه ۲

۳ - سوره اعراف ۲ بار آیات ۲۹ - ۳۱

۴ - سوره انفال ۱ بار آیه ۳۴

۵ - سوره توبه ۴ بار آیات ۷ - ۱۹ - ۲۸ - ۱۰۸

۶ - سوره اسرى ۲ بار آیات ۱ - ۷

۷ - سوره فتح ۲ بار آیات ۲۵ - ۲۷.

 

ج - کلمه «مَسْجداً» جمعاً ۲ بار:

۱ - سوره توبه ۱ بار آیه ۱۰۷

۲ - سوره کهف ۱ بار آیه ۲۱

از مجموع ۲۶ بار کلمه مسجد - مسجداً و مساجد به کار رفته در آیات قرآن مجید ۲۰ مورد مفرد است (مسجد - مسجداً) و ۶ مورد جمع (مساجد) و در مجموع این آیات ۱۵ بار کلمه مسجد با «الحرام» ترکیب شده است که از این تعداد ۹ مورد مربوط به حج است و براى مواردى چون معراج پیامبر، عدم ورود مشرکان به مسجد و آبادانى مسجدالحرام براى هر کدام یک مورد بوده است و نیز یک مورد در سوره اسرا با لفظ الاقصى ترکیب شده است «مسجدالاقصى» ۵ مورد بدون ترکیب آمده است از مجموع ۶ مورد جمع به کار رفته در آیات کلام الهى ۳ بار با کلمه الله ترکیب یافته (مساجدالله) و بقیه کلمه جمع بدون همراه و ترکیب است.

در این آیات، به اهمیت و جایگاه رفیع مسجد در اسلام، پاره‌ای از احکام مسجد و مسجد الحرام و احکام خاص آن، مسجد الاقصی و مسجد اصحاب کهف، اشاراتی شده است. البته، آیه‌های دیگر نیز در قرآن درباره‌ی مسجد و اهمیت آن آمده است که هر چند لفظ مسجد در آنها نیامده است، ولی بنابر مفهوم این آیات و گفته‌ی تمامی مفسران، می‌توان در مورد مساجد، این آیات را  نیز ذکر کرد.

قرآن برنامه‌ای جامع و مدون برای تمامی مسلمانان در سطح مساجد ارایه کرده است چنانچه بدون قرآن هیچ برنامه ای را نمی توان در زندگی بشر متصور شد.

با توجه به اینکه قرآن و مسجد از آغاز شکل گیری اسلام تا به امروز دو رکن جدایی ناپذیر و مکمل یکدیگر بوده‌اند، زمینه‌های تعامل مثبت و اثرگذار مسجد و قرآن را به شرح زیر می‌توان بر شمرد:

 

۱ - قرآن زبان مشترک اهالی مسجد:

قرآن ظرفیت بسیار بالایی در برنامه ریزی و ارائه برنامه‌ای جامع و مدون برای تمامی مسلمانان در سطح مساجد دارد. قرآن دارای زبان مشترک و همه فهم برای تمامی مذاهب و فرق اسلامی و مسلمانان سراسر جهان بوده که قابلیت و توانایی ارائه متقن و غنی آموزه‌ها و اندیشه‌های الهی که در قالب وحی نازل شده است در سطح تمامی مساجد موجود در اقصی نقاط گیتی از تمامی نژادها، زبانه‌ها و رنگها و جوامع را دارد. بدون قرآن هیچ برنامه ای را نمی توان در زندگی بشر متصور شد. 

۲ - نقش برنامه‌های قرآنی در جذب مخاطبان به مسجد:

با اندکی تأمل در آیات قرآن می توان به وضوح پی برد که قرآن با داشتن پندهایی در قالب گفتمان و شرح وقایع عبرت آموز تاریخی و قصه هم توجه کودک و نوجوان را به خود جلب می کند و هم دارای لحن و کلامی است که می‌توان از آن در ارائه بهتر مطالب در قالب قرائت، صوت و لحن، تواشیح و هم‌خوانی، ابتهال و... بهره برد. این مفاهیم ارزشمند که در قالب‌های مختلف در سطح مساجد ارائه می‌شوند زمینه‌هایی لازم را برای هرچه پربار شدن برنامه‌های معنوی مساجد فراهم می‌کند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چند حدیث درباره اهمیت مساجد:

۱ - رسول‌الله(ص): «اَلمَساجِدُ مَجالِسُ الأنبیاء علی‌السلام»

مساجد، محفل انبیا (ع) است. (مستدرک، ج ۳، ص ۳۶۳۳)

 

۲ - رسول‌الله(ص): «الْمَساجِدُ بُیوتُ الْمُتَّقین»

مساجد، خانه پرهیزگاران است. (مستدرک، ج ۳، ۳۶۳۳)

 

۳ - رسول‌الله(ص): «اَلمَساجِدُ سُوقٌ مِنْ اَسْواقِ الـآخِرَةِ، قِراها اَلْمَغْفِرَةُ وَ تُحْفَتُها الْجَنَّةُ»

 مساجد بازاری از بازارهای آخرت هستند، پذیرایی آن مغفرت و تحفه‌اش بهشت است. (مستدرک، ج ۳، ص۳۶۱)

 

۴ - امیرالمومنین(ع): «اَلجَلسةُ فی‌الجامع‌‌ِ خَیرٌلی مِنَ ‌الجَلسةِ‌ فی‌الجَنّةِ‌، لأَنَّ الجنَّةَ فیها رِضی نَفسی وَ الجامِعُ فیهِ ر‌ِضی ربّی»

جلوس من در مسجد از سکونت در بهشت برایم بهتر است، زیرا اقامت من در بهشت موجب خوشنودی من است، اما بودن من در مسجد موجب رضا و خوشنودی خداست. (وسائل، ج۳، ص ۴۸۲)

 

۵ - رسول‌الله(ص): «یَجیءُ یَومَ القِیامَةِ ثَلاثَةٌ یَشکونَ: المُصحَفُ وَالمَسجِدُ وَ العِترَةُ»

 روز قیامت سه نَفر می‌‌آیند و (از امت) شکایت می‌‌کنند: یکی قرآن، دیگری مسجد و دیگر عترت و اهل ‌بیت من هستند. (وسائل، ج ۳، ص ۴۸۴)

 

۶ - امیرالمومنین(ع): «أَرْبَعَةٌ مِنْ قُصُورِ الْجَنَّةِ فِی الدُّنْیَا: الْمَسْجِدُ الْحَرَامُ وَ مَسْجِدُ الرَّسُولِ صلی‌الله علیه وآله وَ مَسْجِدُ بَیْتِ الْمَقْدِسِ وَ مَسْجِدُ الْکُوفَةِ»

 چهار بقعه در دنیا از قصرهای بهشتی است: مسجدالحرام و مسجدالنبی(ص) و مسجدالاقصی و مسجد کوفه. (وسائل، ج ۳، ص ۵۴۵)

 

جمع‌آوری و نگارش: #سعید_فلاحی(زانا کوردستانی)

 

 

--------------------- منابع تکمیلی ----------------------

- قرآن کریم / ترجمه ی الهی قمشه ای . تهران ؛ انتشارات ارم ، 1383ش

- عبادت در اسلام / تألیف یوسف قرضاوی ؛ ترجمه ی محمد ستاری خرقانی . تهران ؛ نشر احسان ، 1378 ش

- نماز نشانه ی حکومت صالحان / مجموعه ی مقالات ارائه شده در سمینار نماز مشهد ؛ سال 1370 ش . تهران ؛ نشر ستاد اقامه نماز ، 1371 ش

- متن کامل زندگی حضرت محمد(ص) – پیامبری که از نو باید  شناخت / تألیف ویرژیل کئورگیر ، ترجمه ی مهرداد صمدی . تهران ؛ انتشارات دیا ، 1343 ش

- دانشنامه آزاد ویکی‌پدیا.

- پیام آیت الله خامنه ای به سمینار نماز – مورخ 16/7/1370 خورشیدی.

- قسمتی از خطبه ی اول نماز جمعه ی شهر تهران ، مورخ 19/7/1370 خورشیدی ، ایراد شده توسط آیت الله هاشمی رفسنجانی.

و...

زانا کوردستانی
۰۹ آذر ۹۹ ، ۰۵:۵۲

تناسخی با تقویم تازه

✓ تناسخی با تقویم تازه: 

با تناسخی بی‌نقاب
         --شاعرم آفریدی!
مگر آئینه‌ی خلقتم بودی؟
که ابر شدی وُ، 
                  باریدی،،،
 که به جوشم وُ شعر بنویسم!؟
...
باور کن،،،
تکلمی در کَرت‌های تاکم نیست.
مگر پلکی شراب فرو ریزی!
آنگاه،،،
با من شعری فاصله نمی‌گیرد! 
      
    به تقویم تازه‌ام،،،
         -- امتدادی فرما!
 
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

زانا کوردستانی
۰۷ آذر ۹۹ ، ۱۵:۳۹

حیدری وجودی

حیدری وجودی

مولانا، نجم‌العرفا استاد حیدری وجودی، شاعر و عارف و مولاناشناسان معاصرِ فارسی‌زبان افغانستان فرزند مولانا شفیع‌الله است، در سال ۱۳۱۸ در ولایت پنجشیر به دنیا آمد.
وی تا کلاس ششم در مدرسه ابتدایی رخه پنجشیر درس خواند و پس از مشاهده‌ای روحانی که در خواب به او دست داد و به گفته‌ خودش او را «بین عقل و جنون معلق کرد»، حالش دگرگون شد و نتوانست به تحصیلات رسمی خود ادامه دهد.
حیدری وجودی بیش از پنجاه سال در کتابخانه عمومی کابل در زمینه ادبیات و عرفان فعالیت داشت و روزهای دوشنبه و چهارشنبه به‌صورت هفتگی جلسات مولاناخوانی برگزار می‌کرد.
او چنان که پرتو نادری، شاعر معاصر، گفته است، آخرین حلقه از شاعرانی بود که "عرفان" با نام شان گره خورده است. شاعرانی که سلوک فکری و سبک زندگی شان مشخصه‌هایی مثل فقیرانگی،‌ خو‌ش مشربی و واسوختگی داشت.
او فقیرمشرب بود و زندگی بی‌آلایش را دوست داشت. در طول حیات تلاشی برای حضور در مباحث جنجالی نکرد و نیز نخواست تسلیم دنیای مدرن و شبکه‌های اجتماعی و دغدغه‌های آن شود. او پایپند نوعی از بی‌نیازی عارفانه بود و چنان که گفته شعر برایش همه چیز بود.
ملک الشعرا قاری عبدالله، عبدالعلی مستغنی، مولانا خال محمد خسته، واصل کابلی، ندیم کابلی، شایق جمال، ملک الشعرا عبدالحق بیتاب، غلام نبی عشقری (معروف به صوفی عشقری) و چند چهره دیگر، شاعرانی بودند که از نظر اندیشه، گرایش عرفانی و صوفیانه و از نظر زبان تحت تاثیر سبک هندی به ویژه بیدل ولی با تلفیقی از سبک عراقی بودند. او در سال ۱۳۶۵ نخستین «عرس حضرت مولانا» را در کابل ساخت که در همین عرس تقریباً ۲۰۰۰ نفر شرکت می‌کردند.
از استاد حیدی وجودی حدود ۱۴ اثر به نشر رسیده است، از جمله «سالی در مدار نور»، «صور سبز صدا»، «غربت مهتاب»، «لحظه‌های در آب و آتش» و «آوای کبود». به علاوه مقالاتی در مورد ادبیات عرفانی مولانا و بیدل نیز نوشته‌است. از نوشته‌های پژوهشی حیدری وجودی نیز می‌توان به ترکیب‌های شعری در اشعار نظامی گنجه‌ای، گردآوری و تصحیح اشعار عشقری و گزیده غزل‌ها از واصل کابلی تا واصف باختری اشاره کرد.
ایشان چهارشنبه ۲۱ جوزا (خرداد) ۱۳۹۹ در سن ۸۱ سالگی در اثر ابتلا به کرونا در کابل درگذشت.
وقتی خبر درگذشت او منتشر شد،‌ شمار زیادی اظهار تاسف کردند و با انتشار عکس‌ها و شعرهای او به او که در ۸۱ سالگی درگذشت،‌ادای احترام کردند. از جمله رضا محمدی، شاعر مطرح افغانستان مرثیه‌ای برای او نوشته است که اینگونه آغاز می‌شود:
تمام عمر غریبانه زیستی دریا!                  برای غربت مردم گریستی دریا
وجود کابل، روح تو بود در جریان       کسی اگر چه نپرسید کیستی دریا


نمونه شعر:
(۱)
این شعر نیست نعره مستانه من است     فریاد و شیون دل دیوانه من است
این پیکر نحیف که دیده گدازها           مأوای گنج عشق تو، ویرانه من است


(۲)
ستاده بود چو طاووس مست بر لب جو     کشید جان مرا سینه کشیده او
به زیر جامه سبز حریر می‌لرزید             چو موج نور دو تا نار نو رسیده او

 

(۳)
به مانند دو مه کاندر دل تالاب می‌غلتند     به لای جامه دیدم سینه‌‌های صاف سیمینش
به کام آرزویم جوهر حنظل شکر گردد              به یاد بوسه لب‌های شهدآمیز شیرینش


(۴)
همچو مهتاب که بر ابر حریری تابد                تن و تن‌پوش سیاه تو خوشم می‌آید
رفتی از خویش و کف پای که را بوسیدی         ای دل پاک! گناه تو خوشم می‌آید

(۵)
غریو تندباد مردم آزار                کسی داند که اندر روی جاده
به پا از صبح تا شام غریبان                به امید لب نانی ستاده
تن لرزان چو برگ بید بی‌بر              به فرق سر تبنگی را نهاده
به رگ‌ها خون او را یخ گرفته      زبانش از سخن گفتن فتاده

(۶)
جهان دریای‌ ناپیدا کنار است         بشر بر بال امواجش سوار است
قرار و عافیت از مرگ می‌خواه            که بحر زندگانی ناقرار است

(۷)
بشر ای دشمن آرامی خویش         هوس‌ها پخته‌ای از خامی خویش
ز خودخواهی به دانشگاه هستی           شدی انگیزه ناکامی خویش

(۸)
ای کاش که در روی جهان جنگ نمی‌بود         در کارگه شیشه‌گـــران سنگ نمی‌بود
دنیا همه راحتـــکده می‌گشت بشـــر را       گر فتنه و خودخواهی و نیرنگ نمی‌بود
بر مـــردمِ آواره زمیــــــن تنگ نمی‌شد         گر دیـــدۀ خــود بینِ فلک تنگ نمی‌بود
روشنگـــرِ دل‌های پُـــر امید نمی‌گشت            گر نالــۀ شامم سحـــر آهنـگ نمی‌بود
گر کــوه غمِ عشـــق به دوشــم نفتادی        هنــــگامِ جــوانی کمـــرم چنگ نمی‌بود
امــروز به سرمنــزلِ مقصود زدی گام             دیـــروز اگــــــر اشترِ ما لنگ نمی‌بود.

(۹)
ما را دلى بود که سرا پا محبت است            دریا محبت است و گهرها محبت است
گل‌هاى داغ سینۀ مجنون نامراد                  سر بر زده به دامن صحرا محبت است
در موسم بهار ببین از نهاد خاک                    بیرون شده به چهرۀ گلها محبت است
گاهى به رنگ قیس، زمانى چو کوهکن         گه جلوه‌گر به صورت لیلا محبت است
گاهى به‌سان کوه پر از ابهت و شکوه     گه مى‌رود زخویش چو دریا محبت است
دوزخ شرار و دود نفاق و شقاق ماست                  زیبایى بهشت تمنا محبت است
ابلیس را عداوت و کبر و حسد بود                   نور حضور آدم و حوا محبت است.

جمع آوری: لیلا طیبی (رها)

ـــــــــــــمنابعــــــــــــ
- روزنامه ماندگار شماره ۲۶۷۰
- خبرگزاری bbc فارسی
- دانشنامه آزاد ویکی پدیا
- کانال تلگرامی تاجیکستان شناسی

زانا کوردستانی
۰۵ آذر ۹۹ ، ۲۰:۳۸

ویس قرنی

ویس نازار
نگاهی به زندگانی اویس قرنی

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی) 

زانا کوردستانی
۰۳ آذر ۹۹ ، ۰۶:۴۵

کانال تلگرامی جانان

زانا کوردستانی
۰۲ آذر ۹۹ ، ۱۳:۰۶

تکدر

- تکدّر: 

دوستت دارم
و همین اصل،،،
             غمگین ترم می کند!
 وقتی که،
نمی توانم چهار فصل جهان را
در آغوش تو آواز بخوانم!


حسادت می کنم وقتی 
نسیمی زیرک
مو هایت را به بازی می گیرد!

 آه
نارون بالا بلند من!
باور کن
از این همه خواستن، 
                 --غمگین ام...
مثل پرنده ای که
بادِ مهاجم
لانه اش را  
به تاراج برده ست!
 
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

 

@mikhanehkolop3

زانا کوردستانی
۰۱ آذر ۹۹ ، ۰۵:۲۹

حشمت‌الله دولتشاهی

حشمت‌الله دولتشاهی

حشمت‌الله دولتشاهی ملقب به حشمت‌السلطان (۱۲۸۳ در کرمانشاه - ۱۳۵۹) نویسنده، فیلسوف متأله و پژوهشگر  دینی اهل ایران بود. دولتشاهی از نخستین نواندیشان دینی در ایران بود و نظریه‌پرداز مکتب وحدت نوین جهانی  به شمار می‌آمد. دولتشاهی در آثارش نگرشی نوین به دین، علم و متافیزیک عرضه کرد و کوشید تا میان دین و علم مدرن پیوند نوینی برقرار کند.
او در خانواده‌ای از خاندان دولتشاهی قاجار به دنیا آمد. پدرش "محمدصادق میرزا" نام داشت و از نوادگان محمدعلی‌میرزا دولتشاه بود. او در تأسیس «انجمن تبلیغات اسلامی نور دانش» مشارکت داشت که بعداً به «وحدت نوین اسلامی» و سپس «مکتب وحدت نوین جهانی» تغییر نام داد.
حشمت‌الله دولتشاهی نظریه‌پرداز اصلی و نویسندهٔ مهم‌ترین کتاب‌های «مکتب وحدت نوین جهانی» و به همین دلیل از او با نام «رهنمون» یاد می‌شود. او به همراه "عطاالله شهاب‌پور" و "علی‌اشرف کشاورز" اعضای بنیانگذار این انجمن‌ها به شمار می‌آیند که او از سال ۱۳۵۲ کلاس‌های «مکتب روحی و تطهیر اخلاقی» را در مرکز تبلیغ و انجلای این انجمن در مکان تالار دیدار وحدتیان در میدان هفت حوض نارمک برگزار می‌کرد.

- نمونه شعر:
دم فروبند و با ادب می‌باش       
درک کن علم و مکتسب می‌باش
نور دانش به این جهان تابد        
بهر کسبش تو در طلب می‌باش
جلوه‌گر در صحایفش مشهود        
عاشق علم و فضل ربّ می‌باش
کسب دانش فریضه‌ای باشد              
با زن و مرد با حسب می‌باش
گر تو نادان شدی نداری قدر        
در شرافت ثمین ذهب می‌باش
دین و دانش نباشدش نادان                 
در دیانت ملک لقب می‌باش
دین و دانش به هم شود پیوند           
وحدت و صلح را سبب می‌باش
حکمت و دین ترقی بشر است     
دین حق را تو منتخب می‌باش
شادی و عزّت جهان به صفاست  
آدمی مهر و باطرب می‌باش
گر تو را نیست راه و رسم خدا       
زندگی ضیق و در تعب می‌باش
«حشمت» از فیض و لطف یزدانی  
شکر گوید تو ملتهب می‌باش


جمع آوری: سعید فلاحی (زانا کوردستانی)


منابع
- کانون‌های فرهنگی مبارزه با بهائیت از ردیه‌نویسی تا مناظره، نوشتۀ فتاح غلامی، نوشته‌شده در روزنامۀ جام جم، چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۳، شماره ۴۱۱۸.
- سلطانی، محمدعلی. ۱۳۸۱. جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، جلد اول، تهران: مؤسسهٔ فرهنگی نشر سها، چاپ سوم.
- یوسفی، فرشید. ۱۳۷۰. باغ هزار گل: تذکرۀ سخنوران استان کرمانشاهان، تهران: فرهنگخانۀ اسفار، چاپ اول.

زانا کوردستانی
۳۰ آبان ۹۹ ، ۲۱:۱۵

پنجره ی شرقی

تو،،،
به "دوستت دارمی" گرفتار آمده ای
از جنس نَمُور
که لب های کبودِ مردی مسلول
در پستوئی آفتاب ندیده
بر جانت حواله کرده ست.
شاید
به باورت سخت ست
که با همه دوری وُ،
            قِدمَتِ درد
           دوستت دارم!
من،،،
در سکوتی "لاجوردی کبود"           
به یک تنهایی ضخیم
             از غربت گرفتارم!
  باور کن هرگز
به خمیازه کسل کننده ی روزهای هفته
اعتنا ندارم
و هر روز مصرانه
مشتاق دیدارت هستم

کاش توان گفتن بود
و می‌گفتی چگونه است
که دلِ نازدانه یْ تو
سمت و سویم را
مثل یک مادیان می دَوَد؟
  تو اما،،،
دل به قاطری لنگ سپرده ای
که هر لحظه
دارد به مسلخ نزدیک می شود
  کاش باورت شود
اندوه من،
-- اندوهِ هزار سالهٔ من؛
هنوز قامتی راست دارد.
وَ
  امیدم؛
پنجره ای ست در
راستای دیدارِ
          مشرقی ی تو!

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)

زانا کوردستانی
۲۹ آبان ۹۹ ، ۰۶:۵۳

اسیر

- اسیر:

وقتی که نیستی؛ 
دلم،،،
اسیر زمستان ست...
         ♥    
کاش ،
با دست‌هایت،
  -- کمی بهار بیاوری!
 

#لیلا_طیبی (رها)
#هاشور_در_هاشور

زانا کوردستانی
۲۷ آبان ۹۹ ، ۱۳:۴۱

عشق تو

- عشق تو:

 

عشقِ تو،،،
تنها میراثی است که
 در قلبم،
"آرامش‌زایی" می‌کند؛
                -- شک نکن!
 

#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#کتاب_عشق_پایکوبی_میکند
#شعر_هاشور

زانا کوردستانی
۲۴ آبان ۹۹ ، ۱۹:۴۶

مجموعه هاشور ۱۰ لیلا طیبی

مجموعه هاشور ۱۰ #لیلا_طیبی (رها)


- رقابت:

در جنگ اند،،،
ناقوس‌ کلیسا وُ
    --منبر مساجد!
                             ¤
آنچه نابود می شود،
   آزادی است!
 
 ــــــــــــــــــــــــ

- مرگ درخت:

درختی که میوه نمی‌داد!
...
باغبان،،،
با اره بوسید، 
       --گلویش را...
 
ــــــــــــــــــــــــ

  - دل و سنگ:

به من می گویند:
--دلِ تو از 
      --سنگ ست!
...
من اما،،،
 از سنگ می پرسم؛
--پس دلِ من؛
           چرا شکست؟!
 
#لیلا_طیبی (رها)
#هاشور
 

زانا کوردستانی
۲۳ آبان ۹۹ ، ۱۳:۲۳

علیرضا راهب

علیرضا راهب

علیرضا راهب، شاعر، ترانه‌سرا، استاد ادبیات و پژوهشگر ایرانی است.
او متولد سال ۱۳۴۶ در تهران بود که در حوالی ساعت سه بامداد روز پنج‌شنبه، پنجم تیرماه در بیمارستان‌ آتیه تهران، بعد از دو هفته درگیری، در اثر ابتلا به بیماری کرونا، درگذشت.
او دانش‌آموخته رشته حقوق از دانشگاه تبریز بود. راهب شعر را از سال‌های دهه ۶۰ آغاز کرد. او یک دوره ده‌ساله در شهر تبریز سکونت داشت و این فرصت مناسبی بود تا زبان و ادبیات ترکی را بیاموزد.

«دو استکان عرق چهل‌گیاه» و «عشق پاره‌وقت» مجموعه شعرهای به‌جامانده از علیرضا راهب هستند که حضور پر رنگی در انجمن‌های ادبی و جلسه‌های شعر داشت و انجمن ادبی «ونداد» را مدیریت می‌کرد.
همچنین کتاب «به احترام سی و پنج سال گریه نکردن» اثر حامد ابراهیم‌پور، به اهتمام علیرضا راهب در انتشارات فصل پنجم منتشر شد.

نمونه اشعار:
(۱)
- مرگ:
هیولای عجیبی بود مرگ
وحشتی در دور دست 
دایه‌ام می‌گفت:
 یا از دیوار شکسته می‌آید
 یا از پارگی لباس نفوذ می‌کند
 یا...
چهره نداشت
 رد پا نداشت
 بار اول که جنازه دیدم
 احساسش کردم
 مثل اینکه از دور دستِ جنگل 
حضور ارّه‌برقی را از نعره‌هایش‌ احساس کنی
و بلرزی
...
 رفته رفته نزدیک‌تر شد
 آن روزها قوی بود
 حریف قصاب محله!
اما هرچه نزدیکتر، کوچکتر شد
 آنقدری که نامش در اخبار ظهور رادیو آمد
بمب اول که افتاد
دیوار شکسته و لباس پاره فراوان شد
 مرگ از پا افتاد
...
دلم به حالش سوخت
مرگ، بازیچه‌ی کودکانِ محله
بر زمین می‌خزید
با سر شکسته‌ و تن کبود
خودش را از زیر پای‌ جمعیت بیرون می‌کشید
به‌ خانه آوردم و تیمارش کردم
 دایه روحت شاد
حالا من نشسته‌ام
 توهمات کودکی‌ام را می‌نویسم
 و مرگ، این گربه دست‌آموز
 نشسته بر لب پنجره
 ماه را لیس می‌زند.
از مجموعه:« دو استکان عرق چهل گیاه»

(۲)
جنگل
رد پاى باران است
ویرانه
رد پاى
طوفان
من رد پاى تو‌ام
همیشه پشت در خانه‌ات
تمام می‌شوم.


(۳)
‏خواهم مُرد 
با شکوه
به عظمت نبودن تو،
خواهم مُرد
 بی‌صدا، سرد 
به مرگ ابری تمام‌ باریده،
 خواهم مرد
 آن‌طور که ساعت کوکی
در خانه‌ای سرد و متروک.
...
خواهم مُرد
 و برای فرزندی که ندارم
 تنهایی را به ارث خواهم گذاشت...


جمع آوری: سعید فلاحی (زانا کوردستانی)‎ 

زانا کوردستانی
۲۲ آبان ۹۹ ، ۰۵:۳۷

مسیحِ دست‌هایت

- مسیح دست‌هایت:

 

آرامم نمی‌کند، 
--مگر؛
 مسیحِ دست‌های تو!--

 
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
کتاب عشق پایکوبی می‌کند!
#شعر_هاشور

زانا کوردستانی
۲۱ آبان ۹۹ ، ۰۳:۱۸

مجموعه هاشور ۰۹ لیلا طیبی

مجموعه اشعار هاشور ۰۹ #لیلا_طیبی (رهـا)

 
۱ - سیاهی:

از شب بیزار بودم
ناگهان،
نگاهم به نگاهت افتاد!
 
ـــــــــــــــــــــــــــــــ

۲ - خبر نداری:

و کاش می‌دانستی،،،
بی بودن‌ ات!
در خلوتِ تنهایی‌ام،
    شور وُ،
         غوغا وُ
              هراس‌ها،
برپاست!.
 

#لیلا_طیبی (رها)
#هاشور
 

زانا کوردستانی
۱۸ آبان ۹۹ ، ۰۴:۲۸

مصطفی بادکوبه‌ای

مصطفی بادکوبه‌ای

مصطفی بادکوبه‌ای هزاوه‌ای (متولد سال ۱۳۲۸ در اراک) ادیب، روزنامه نگار و شاعر ایرانی است. وی فرزند شیخ حسین بادکوبه ای هزاوه ای از روحانیان معروف شهر اراک است. وی تا پایان دیپلم در رشته ادبی در اراک تحصیل کرده و پس از خدمت سربازی در کسوت «سپاه دانش» به دانشگاه فردوسی مشهد راه یافته در رشته زبان و ادبیات فارسی لیسانس گرفت. همزمان در روزنامه خراسان و آستان قدس رضوی اشتغال داشته و در آستانه وقوع انقلاب اسلامِی ایران از همه مسئولیت‌هایش اخراج شده و به زندان افتاد. سپس به تهران مهاجرت کرد. تحصیلات حوزوی و دانشگاهی را ادامه داده و بالاخره در سال ۱۳۸۴۴ موفق به دریافت مدرک از دانشگاه راشویل شد.
پس از انتخابات ۱۳۸۸ به سرودن اشعاری در انتقاد از نظام جمهوری اسلامی و دولت احمدی‌نژاد و حمایت از کسانی  که او در شعرهایش از آنان به عنوان «فتنه‌گران» یاد کرده‌است پرداخت.
او در آبان ماه ۱۳۸۶ در بزرگداشتی که به همت سازمان یونسکو در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد در مورد اندیشه‌های مولوی سخنرانی کرد.

- آثار:
تا کنون بیست و نه اثر چاپی را منتشر کرده است که از میان آنها همگی به تجدید چاپ‌های مکرر رسیده اند.
یکی از مهمترین کتابهای وی، کتاب (دیوان حافظ آیات نور در سفینه غزل) از انتشارات محمد است که در سال ۱۳۸۴ کتاب برگزیده شناخته شد و به افتخارش در موزه امام علی از سوی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و  انجمن حافظان فرهنگ و هنر ایران جشنی بزرگ برپاشد. در این کتاب نگاه قرآنی حافظ مورد بررسی قرار گرفته‌است.
لیست تعدادی از کتاب‌های ایشان، عبارتند از:
1- علل شکست ساسانیان از اعراب
2_ بررسی آداب و رسوم اجتماعی ایران بر اساس کتاب "سمک عیار"
3_ زندگی نامه خیام
4_ زندگی نامه خواجه نصیر طوسی
5- زندگی نامه ناصر خسرو قبادیانی
6_ زندگی نامه عطار نیشابوری
7_ زندگی نامه حافظ
8_ زندگی نامه پروین اعتصامی
9_ زندگی نامه ملک الشعرا بهار
10_ تصحیح و اعراب گذاری مفاتیح الجنان
11_ترجمه احادیث عربی مولانا در مثنوی شریف
12_بر امواج نیل (زندگی حضرت موسی بر اساس قرآن و تور ات)
13_ یوسف و زلیخا در قرآن و تورات و عرفان
14_ زندگی و اسناد عبدالحسین میرزا فرمانفرما (ویراستاری)
15_ زیر نگاه پدر (ویراستاری) نوشته خانم نیر فرمانفرما
16_ دل‌مشغولی‌های یک سردبیر
17_ آوای امید (مجموعه شعر)
18_ پیرامون انقلاب اسلامی. ترجمه و ویراستاری و تعلیقات.(نویسنده مرحوم ابوالبشر فرمانفرماییان)
19_ بازها و کبوترها [ویراستاری] (خاطرات چهار و نیم سال زندان ....فرمانفرماییان)
20_ نگاهی دیگر به چهره ضحاک در شاهنامه فردوسی.
21_ نیاخاک اهورایی (مجموعه شعر توقیف شده)
22_نابغه نیشابور (برای کودکان)
23_ خواجه دانشمند (برای کودکان)
24_ هیچ (سفرنامه قونیه-دردست چاپ) و...

- فعالیت‌ها:
هم اکنون در عین تدریس در کلاسهای خصوصی، سال‌هاست که به اداره جلسات شرح و تفسیر مثنوی معنوی و حافظ مشغول است.
مصطفی بادکوبه‌ای در مهرماه سال ۱۳۸۹ خورشیدی در برنامه «صبحی دیگر» حضور یافت و از زندگی و اندیشه‌های حافظ در روز بزرگداشت این شاعر سخن گفت. او در این برنامه به بررسی جایگاه اشعار بلند حافظ در تاریخ شعر فارسی، تحلیل رازهای شعر حافظ و دلایل ماندگاری آثارش و نیز تحلیل جهان شاعرانه او پرداخت. این برنامه از شبکه هفتم سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.

- نمونه اشعار:
وقتی تو میگویی وطن...
وقتی تو می گویی وطن من خاک بر سر می کنم     گویی شکست شیر را از موش باور میکنم
وقتی تو می گویی وطن یکباره خشکم می زند     این دیده ی مبهوت را با خون دل تَر می کنم
وقتی تو میگویی وطن بر خویش می لرزد قلم     من نیز، من نیز رقص مرگ را با او به دفتر می کنم
بی کوروش و بی تهمتن با ما چه گویی از وطن     با تخت جمشید کهن من عمر را سر می‌کنم
خون اوستا در رگ فرهنگ ایران می‌‌دود     من گادهای عشق را مستانه از بر می‌کنم
وقتی‌ تو میگویی وطن شهنامه پر پر میشود     من گریه بر فردوسی آن‌ پیر سخنور می‌کنم
وقتی‌ تو میگویی وطن بوی فلسطین میدهی     ‌من کی‌ نژاد عشق با تازی برابر می‌کنم
وقتی‌ تو میگویی وطن از چفیه ات خون میچکد     من یاد قتل نفس با الله اکبر می‌کنم
وقتی تو میگویی وطن خون است و خشم و خودکشی‌     من یادی ازحمام خون در تل الزعتر می‌کنم
وقتی تو میگویی وطن، قدُس است و شامات و حجاز     من همدلی کی با چنین نادان برادر میکنم
تاریخ ایران تو را شمشیر تازی می‌‌سزد     من با عدالت‌جوئیم یادی ز حیدر می‌کنم
ایران تو یعنی لباس تیره عباسیان     من رنگ روشن بر تن گلگون کشور می‌کنم
ایران تو با نام دین، زن را به زندان میکشد     من تاج را تقدیم آن‌ بانوی برتر می‌کنم
ایران تو شهر قصاص و سنگسار و دارهاست     من کیش مهر و عفو را تقدیم داور می‌کنم
ایران تو می‌‌ترسد از بانگ نوای و نای و نی     من با سرود عاشقی آن‌ را معطر می‌کنم 
وقتی تو میگویی وطن یعنی دیار یأس و غم     من کی‌ گل "امید" را نشکفته پر پر می‌کنم.

وطن یعنی...
شبی دل بود و دلدار خردمند        دل از دیدار دلبر شاد و خرسند
که با بانگ «بنان» و نام «ایران»          دو چشمم شد زشور عشق، گریان
چو دلبر شور اشک شوق را دید          به شیرینی، زمن مستانه پرسید
بگو جانا که مفهوم وطن چیست؟          که بی مهرش، دلی گر هست، دل نیست!
به زیر پرچم ایران نشستیم          و در را جز به روی عشق بستیم
به یمن عشق، درّ ناب سفتیم          و در وصف وطن این‌گونه گفتیم:
وطن یعنی درختی ریشه در خاک          اصیل و سالم و پربهره و پاک
وطن خاکی سراسر افتخار است          که از «جمشید» و از «کی» یادگار است
وطن یعنی سرود پاک بودن          نگهبان تمام خاک بودن
وطن یعنی نژاد آریایی:           نجابت، مهرورزی، باصفایی
وطن یعنی سرود رقص آتش          به استقبال نوروز فره‌وش
وطن، خاک اشو «زرتشت» جاوید         که دل را می‌برد تا اوج خورشید
وطن یعنی «اوستا» خواندن دل          به آیین «اهورا» ماندن دل
وطن «شوش» و «چغازنبیل» و «کارون»          ارس، زاینده‌رود و موج جیحون
وطن تیر و کمان «آرش» ماست         سیاوش‌های غرق آتش ماست
وطن فردوسی و شهنامه‌ی اوست          که ایران زنده از هنگامه‌ی اوست
وطن آوای «رخش» و بانگ «شبدیز»          خروش رستم و گلبانگ پرویز
وطن شیرین خسرو پرور ماست         صدای تیشه‌ی افسونگر ماست
وطن چنگ است بر چنگ «نکیسا»         سرود «باربد»ها خسرو آسا
وطن نقش‌ونگار تخت جمشید          شکوه روزگار تخت‌جمشید
وطن را لاله‌های سرنگون است         ز یاد «آریو برزن» غرق خون است
وطن منشور آزادی کورش         شکوه جوشش خون سیاوش
وطن خرم ز دین «بابک» پاک         که رنگین شد زخونش چهره‌ی خاک
وطن یعقوب لیث آرد پدیدار         و یا نادرشه پیروز افشار
به یک روزش طلوع مازیار است         دگر روزش ابومسلم به کار است
وطن یعنی دو دست پینه بسته        به پای دار قالی‌ها نشسته
وطن یعنی هنر، یعنی ظرافت         نقوش فرش در اوج لطافت
وطن در هی‌هی چوپان «کرد» است          که دل را تا بهشت عشق برده است
وطن یعنی تفنگ «بختیاری»         غرور ملی و دشمن شکاری
وطن یعنی «بلوچ» با صلابت         دلی عاشق، نگاهی با مهابت
وطن یعنی خروش «شروه» خوانی          ز خاک پاک میهن دیده‌بانی
وطن یعنی بلندای دماوند          ز قهر ملتش ضحاک دربند
وطن یعنی «سهند» سرفرازی         چنان ستار خانش پاکبازی
وطن یعنی سخن، یعنی خراسان         سرای جاودان عشق و عرفان!
وطن گل‌واژه‌های شعر خیام         پیام پرفروغ پیر بسطام
وطن یعنی «کمال‌الملک» و «عطار»         یکی نقاش و آن یک محو دیدار!
در این میهن دو سیمرغ است در سیر         یکی شهنامه دیگر منطق‌الطیر
یکی «من» را ز دشمن می‌رهاند         یکی «دل» را به دلبر می‌رساند!
خراسان است و نسل سربداران          ز جان بگذشتگان در راه ایران
وطن خون دل عین‌القضات است         نیایش‌نامه‌ی پیر هرات است
وطن یعنی «شفا»، «قانون»، «اشارات»         خرد بنشسته در قلب عبارات
«نظامی» خوش سرود آن پیر کامل:         «زمین باشد تن و ایران ما دل»
وطن آوای جان شاعر ماست         صدای تار باباطاهر ماست
اگر چه قلب طاهر را شکستند          و دستش را به مکر و حیله بستند
ولی ماییم و شعر سبز دلدار         دو بیت طاهر و هیهات بسیار
وطن یعنی تو و گنجینه‌ی راز         تفأل از لسان‌الغیب شیراز
وطن آوای جان می‌پرستان          سخن از «بوستان» و از «گلستان»
وطن دارد سرود «مثنوی» را         زلال عشق پاک معنوی را
تو دانی «مولوی» از عشق لبریز          نشد جز با نگاه «شمس تبریز»
مرا نقش وطن در جان جان است          همان نقشی که در «نقش جهان» است
وطن یعنی سرود مهربانی          وطن یعنی شکوه هم‌زبانی
وطن یعنی درفش کاویانی         سپید و سرخ و سبزی جاودانی
به پشت شیر، خورشیدی درخشان          نشان قدرت و فرهنگ ایران
زعطر خاک میهن گر شوی مست         «کویر لوت» ایران هم عزیز است
وطن دارالفنون، میرزا تقی خان          شهید سرفراز «فین کاشان»
وطن یعنی بهارستان، مصدق          حضوری بی‌ریا چون صبح صادق
زخاک پاک ما «پروین» بخیزد         «بهار» آن یار مهرآیین، بخیزد
که از جان ناله با «مرغ سحر» کرد         دل شوریده را زیروزبر کرد
وطن یعنی صدای شعر «نیما»         طنین جان‌فزای موج دریا
ز دریای وطن خیزد همی دُر         چو آژیر و چو دریادار بایندر
وطن یعنی «خزر»، صیاد، جنگل         «خلیج فارس»، رقص نور، مشعل
وطن یعنی تجلی‌گاه ملت         حضور زنده آگاه ملت
وطن یعنی دیار عشق و «امید»          دیار ماندگار نسل خورشید
کنون ای هم‌وطن، ای جان جانان         بیا با ما بگو «پاینده ایران».


جمع آوری : 
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع
- پایگاه اینترنی آدینه بوک
- انتشارات محمد، سایت فروش واطلاع رسانی 
- خبرگزاری ایسنا
- خبرگزاری کتاب ایران
- خبرگزاری مهر
- خبرگزاری بی بی سی

زانا کوردستانی
۱۷ آبان ۹۹ ، ۱۴:۰۷

مجموعه هاشور ۰۸ لیلا طیبی

 - خزان تو:

 

من،

    -- بی تو...

میان تمام آدم‌های دنیا

           --تنهای تنهایم!

...

گلبوته‌ی احساسِ من!

خزانِ تو،

مرگ تمام باغچه‌های دنیاست...

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

 

- پرواز احساس:

 

دلتنگت که می‌شوم،

حسِ پرواز--

به سرم می زند...

افسوس!

من پرنده ای محبوسم

    [زخمی ی میله ها]!

 

 

#لیلا_طیبی (رها)

#هاشور

 

 

زانا کوردستانی