انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

درباره بلاگ
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان
۰۹ شهریور ۰۱ ، ۱۲:۰۵

مں فقط یک زن‌ام

[من فقط یک زن‌ام] 

من فقط یک زن‌ام
در آینه‌ی داخل خانه‌ام
تو را می‌بینم
برای همین هر زمان جلوی آیینه‌ام می‌روم
و به خودم می‌خندم.
...
من فقط یک زن‌ام
که جلوی آیینه می‌روم
و زمان زیادی می‌مانم
و از آن دور نمی‌شوم
و در خیال تصور می‌کنم چهره‌ی زیبای تو را
و از دیدنش لذت می‌برم.
...
من فقط یک زن‌ام
زیر باران پاییزی
عریان می‌شوم
و جلوی دیده‌گان آسمان
بدون اینکه از کسی بترسم، آغوشم را برایت می‌گشایم
...
من فقط یک زن‌ام
که آیینه‌ای پیدا کرده و
روزانه هزار بار 
جلوی آیینه می‌رود و می‌آید
به این دلیل که حس کند، زنانگی خودش را،
در سرمستی و شیدایی‌اش
در تعجیل و شتاب‌های زنانه‌اش
خودش نباشد، به هیچ کس هم شبیه نیست.
...
من فقط یک زن‌ام
تا آستانه‌ی مرگم، تو را عاشقم
چونکه تو تنها مردی هستی 
که تاکنون به من گفته
- دردت به جان من بیافتد!.

 

شعر: #دریا_حلبچه‌ای 
ترجمه: #زانا_کوردستانی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۶/۰۹
زانا کوردستانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی