❆ #خبر:
عمر خبرهای خوش
لحظه ای است
ای کاش ما
بیخبر به هم برسیم
❆ #صبح:
صبح با روشنی چشم تو
می آید هر روز
تو بیا
ای قدمت آغاز هر صبح
❆ #مرگ:
مرگ پایان عشق نیست
بی شک
وقتی که بیایی
و دست بکشی
بر سنگ مزارم
بیدار خواهم شد از مرگ
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#شعر_سپکو
@ZanaKORDistani63
سپکوسرای میخانه
کانال شعرهای سپکو(سپید کوتاه) سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
https://t.me/sepkomikhaneh
https://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametag
http://mikhanehkolop3.blogfa.com
❆ #نداشتن:
از پس همه ی نداشتن ها
بر می آیم
جز نداشتنت
❆ #باد:
باد می وزد
به گلبوسه های تو
که نشسته روی تنم
و مرا بر باد داده است
❆ #شب:
شبِ سیاه
از چشمان تو وام میگیرد
هر شب
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#شعر_سپکو
@ZanaKORDistani63
سپکوسرای میخانه
کانال شعرهای سپکو(سپید کوتاه) سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
https://t.me/sepkomikhaneh
https://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametag
http://mikhanehkolop3.blogfa.com
❆ #ساعت:
ساعتم را کوک میکنم
به وقت دیدار
اما مدام زنگ می خورد
این ساعت به دلتنگی
❆ #تنهایی:
به تنهایی چمدانم را میبندم
و در اندیشه ام
قطاری می گذرد
که هر کوپه اش
پُر از تنهایی ست
❆ #محصور:
محصورم در تنهایی این روزها
حادثه ی نبودنت
خشک می کند
شاخ و برگ احساسم را
مانند درختی محصور در میان بتن و سیمان
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#شعر_سپکو
@ZanaKORDistani63
سپکوسرای میخانه
کانال شعرهای سپکو(سپید کوتاه) سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
https://t.me/sepkomikhaneh
https://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametag
http://mikhanehkolop3.blogfa.com
☑️ انتظارت:
در انتظارت،
روزگارم پیر شد
ای که میخواهی بیایی دیر شد
تابه کى در انتظارت دیده بر در دوختن؟
آمدن،
رفتن،
ندیدن،
سوختن...
اللهم عجل لولیک الفرج
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
☑️ دل من تاب ندارد:
از برای دیدن رویت
دل من تاب ندارد
نگه ام خواب ندارد
دفتر و دیوان شعرم
غزلی ناب ندارد
همه گویند به انگشت اشاره
دگر آن عاشق دلسوخته
ارباب ندارد
گل نرگسم کجایی؟
ز فراق نرگس رویت
دل من تاب ندارد
اللهم عجل لولیک الفرج
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
و از جیرجیرک می پرسم
کیست در دلت پنهان؟
ناله هایت با کیست؟
از سرِ تنهایست؟
ناله زد و جهید
با نگاهی از تردید
گفت از سیاهی
از ظلمت
از دل پر سودای شب است
شب به سکوتش زیباست!
شب قشنگ است به همین
وهم تاریکی
و پنهان کاری
رنجش خورشید صبور
پسِ تابیدن
رفتن و گم شدنش
در پس آن پرده شب
شب قشنگ است
به همین تاریکی
با نسیمی که خنک آلود کند
تن گرمای زده ی دشت و دمن
در میان تن صحرای پر از عطر چمن
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
♡ یادبود آفریقای گرسنه
قار و قور شکمم
♡ عشق خاموش
اسیر لب های دوخته
♡ رد پای گذر عمر
چروک صورت مادر
♡ سوراخ سنگ زندگی ام
از چکه ی مشکلات
♡ لبخند تلخ کودکی ام
به دهه ی شصت
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
درخت خیالم
پر از آرزوهای کالِ تو
خیالم خیس
زیر باران تنهایی
آغوش گرم تو
پایان انجمادِ یک تنهایی
خواب هایم یتیم
بی رویایِ تو
خواب ابر
تشنگی بیابان
حنجره ی پنجره
صدای عاشقی من
از بخت سیاهم
آسمانم اسیر تاریکی
سکوتِ تو
شکستِ دیوار صوتی
در التهاب جنگ
چشمان صلح نابینا
از دندان های تیز طمع
پیرهن عاطفه تکه پاره
سعید فلاحی
💠 یک:
ِتنِ زخمیِ درخت
از دست حیلت تبر
💠 دو:
جا پای باران
بر گونه های پنجره
💠 سه:
تمامِ من ناتمام
از فراقت تو
💠 چهار:
فریادی در بند
در سینه ی خاموشِ بغض
💠 پنج:
هراسِ درخت
از نگاه تبر
💠 شش:
خیال سبز بهار
در باور درخت
💠 هفت:
سبزی چون درد
از سقف شبم
💠 هشت:
تولد هیزم
سرانجام جنگ درخت و تبر
💠 نه:
در خانه فقر
غم همسفره ما
💠 ده:
سهم من دلواپسی
از سفره ی عشق تو
سعید فلاحی