۱۷ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۸:۳۷
مجموعه اشعار هاشور در هاشور ۲۱
۱۰۳
امروزه روز،،،
تفنگم را زمین گذاشته ام وُ
به قلم پناه آوردهام!
***
چرا که سرزمینم
خسته از"خون و جسد"،
به تفکری نوین نیازمندست!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۰۴
تندیسهای گریان،
مترسکهای خندان،،
رباتهای منظبط...
انسانیت پشت نقاب مهجور است!
...
آییی جهان!
با نظم نوینات،،،
از ما چه میخواهی؟!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۰۵
آوردگاهم،
سطر سطر دفترِ من است!
وَ؛
از قلمم،
گلولههایی میروید که،،،
هیچ توپ و تفنگی شلیک نکردهست اما،
چرا
بیدادگاهها
در وحشتاند!؟
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
۰۰/۰۲/۱۷