انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

درباره بلاگ
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)
بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان
۱۴ خرداد ۹۹ ، ۱۵:۴۳

سواره ایلخانی‌زاده

سواره ایلخانی‌زاده
پدر شعر نوی کوردی کردستان

سواره ایلخانی‌زاده فرزند احمد آغای ایلخانی‌زاده متخلص به کاک سواره (زادهٔ ۱۳۱۶ در ترجان - درگذشتهٔ ۱۳۵۴ در تهران) شاعر، نویسنده، فعال سیاسی و گویندهٔ بخش کُردی رادیو تهران بود.
سواره ایلخانی‌زاده در سال ۱۳۱۶ در روستای تُرجان، که آن زمان بخشی از شهرستان بوکان بود به دنیا آمد. زمانی که  او تنها دو سال داشت، خانواده اش از روستای ترجان به روستای قره‌گویز یکی دیگر از توابع همین شهرستان نقل مکان می‌کنند. دهستان ترجان در واقع همان بخش کوچک از منطقهٔ مکریان است که زمانی از توابع این منطقه و بوکان بود که در تقسیمات سیاسی سال ۱۳۴۴ دورهٔ پهلوی از استان آذربایجان غربی به استان کردستان، شهرستان سقز الحاق شده‌ است.
سواره در سال ۱۳۴۱ مدرک دیپلم را در شهر تبریز می‌گیرد و برای تحصیلات تکمیلی در رشته حقوق قضایی به تهران می‌رود و در سال ۱۳۴۷ موفق به اتمام تحصیلات خود می‌شود. 
سواره ایلخانی زاده در فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی با همراهی "ناصر یمین مردوخی کردستانی" حضور پیدا می‌کرد و ضمن سرودن شعرهای ملی‌گرایانه به فعالیت‌های سیاسی هم می‌پرداخت. به دلایلی در سال ۱۳۴۳ به مدت ۶ ماه در زندان قزل‌قلعه تهران زندانی می‌شود.
در سال ۱۳۴۶ در قسمت کردی رادیو تهران مشغول به کار می‌شود و  در زنجیره برنامه‌های ادبی-اجتماعی ضمن نقدهای ادبی، داستان‌های کوتاهی را نیز ارائه می‌کند، اما در سال ۱۳۵۴ در حالی که کمتر از ۳۸ سال داشت بر اثر حادثهٔ تصادف در تهران درگذشت. پس از فوت، پیکر سواره ایلخانی‌زاده را به روستای حمامیان بوکان می‌آورند و در گورستان مخصوص خانواده ایلخانی‌زاده‌ها دفن می‌کنند.
"سواره" با یک دختر آذری ازدواج می‌کند و حاصل این ازدواج پسری به نام "بابک" شد.
به باور برخی از شاعران و نویسندگان کُرد سواره ایلخانی‌زاده پدر شعر نوی کُردی در کردستان ایران شناخته می‌شود و از او به عنوان شاعری نوگرا یاد می‌شود، اما در قالب شعر کلاسیک نیز آثاری ناب نیز از سواره به جا مانده‌ است که «پیره هه‌ڵۆ»، یکی از آن‌ها است.
سواره‌ ایلخانی زاده‌ اولین کسی بود که‌ در کردستان ایران پا به‌ عرصه‌ی شعر نو کردی گذاشت و به‌ نحوی می توان گفت که‌ بانی و بنیان گذار شعر نو در کردستان ایران است. البته‌ نباید این واقعیت را فراموش کرد که‌ سواره‌ بر روی فضا و بستری آماده‌ وارد میدان شد چرا که‌ کلیت شعر کردی در ذات خود مدتها پیش از سواره‌ ، توسط عبد الله‌ بگ (گوران ) در کردستان عراق دچار تغیر و تحول عمیق و بنیادی شده‌ بود و تقریبا می توان ادعا نمود که‌ شعر نو کردی به‌ طور کلی از لحاظ محتوایی و ساختاری کانالیزه‌ و فرموله‌ شده‌ بود چرا که‌ گوران پیروان درخشانی به‌ دنبال خود داشت همچون: شیرکو بی‌کس، لطیف هلمت، رفیق صابر، عبدالله‌ په‌شیو، انور قادر محمد و… که‌ جهان‌بینی شعری هر کدام از این شاعران اگر نه‌ تمام و کامل اما بخش بزرگی از انعکاس و تبلور نیازهای تازه‌ی جامعه‌ کردستان بود و در کردستان ایران نیز شاعران نئو کلاسیک همچون عبد الرحمن شرفکندی(هه‌ژار)، محمد شیخ‌الاسلامی(هێمن)، قانع و… محتوا و جوهره‌ی شعر کردی را از قالبهای سنتی، راکد و همچنین بیماری دیوان سالاری شعری نجات داده‌ بودند و شعر را وارد لایه‌ها و عرصه‌های مختلف اجتماعی نموده‌ بودند. اما با وجود این توصیفات نباید اهمیت و نقش محوریت و کاریزماتیک سواره‌ ایلخانی زاده‌ را در این بخش از جغرافیای کردستان(ایران) نادیده‌ گرفت. چرا که‌ سواره‌ با شناختی عمیق از بن مایه‌های ادب کلاسیک کردی از یک طرف و آگاهی از تغیر و تحولات در شعر جهان، بخصوص شعر همسایه‌ها(بلاخص شعر فارسی) از طرف دیگر، چنان دستگاه منظم و منسجم شعری را پایه‌ گذاری کرد و چنان افق‌های تازه‌ را در شعر کردی در کردستان ایران گستراند که‌ حتی نقش استاد(گوران) را اگر نه‌ کم اهمیت اما کم رنگ ساخت.
باید دانست که، مقام و جایگاه "سواره" را درشعر کردی ایران با شاعرانی چون "نیما یوشیج" در ادبیات فارسی و "نازک الملائکه" در ادبیات عرب مقایسه می کنند.
در اواخر سال ۱۳۹۳ خورشیدی، مجموعه آثار “سواره ایلخانی زاده” با نام «شه‌نگه سوار» به همت “عمر ایلخانی” برادر بزرگ “سواره ایلخانی زاده” جمع آوری و با ویرایش”صلاح الدین آشتی” و توسط انتشارات “غه‌زه لنووس” در شهر سلیمانیه اقلیم کردستان عراق منتشر شد. این کتاب در سه بخش “تاپۆ وبوومه لێڵ”، “شێعره کوردییه‌کان” و “اشعار فارسی” منتشر شده است.


- نمونه شعر کُردی:
یکی از اشعار بسیار معروف سواره «پیره هه‌ڵۆ» نام دارد البته در کنار این شعر، شعر «شار» نیز شهرت فراوانی دارد. «پیره هه‌لو» از یکی از اشعار الکساندر پوشکین شاعر و نویسندهٔ روسی سبک رومانتیسیسم الهام گرفته شده که سواره آن را بازسرایی کرده‌ است. فریدون خانلری اثری فارسی به نام عقاب در همین معنا و مفهوم دارد. ولی در کوردی دو اثر با این خصوصیات وجود دارد که یکی اثر ماموستا هژار موکریانی و دیگری اثر سواره به نام "پیر هه‌لو" (عقاب پیر) است.
داستان در مورد عقابی پیر است که توانایی شکار جوانی رو از دست داده و تقریبا از دنیا دست شسته است ولی یک چیز برای او سوال است که چرا آن زاغ که به سن از پدر او نیز بزرگتر است چه طور این چنین جوان مانده است. به پیشش می‌رود تا آن راز را بفهمد و از او سوال میکند. زاغ مردار خواری و راضی بودن به پست زندگی کردن را راز عمر زیاد خود میداند و آن را به عقاب توصیه میکند. ولی در نهایت عقاب مرگ را بر چنین زندگی‌ای ترجیح میدهد:
...
ئێسته‌ بـۆ وا  ڕه‌بـه‌ن  و  دامـاوم؟
من هه‌ڵـۆ چــاو له‌  ده‌می  قاڵاوم!
ساکـــه  ئه‌و کاره  وه‌هــا ساکاره
مه‌رگــه‌  میوانی گـه‌دا  و خونکاره
هـه‌وری  ئاسمان  ‌بێ خه‌ڵاتم باشه
یا له‌شم  خاشـــه‌  بکێشــن باشه
گوتی وا ژینی درێژ پێشکه‌شی خۆت
گۆشتی مرداره‌وه بوو هه‌ر به‌شی خۆت
ژینی کورت  و به‌ هـه‌ڵۆیی مــردن
نه‌ک په‌نا بۆ قـه‌لی ڕووڕه‌ش بـردن
لای هـه‌ڵۆی  به‌رزه‌فڕی به‌رزه‌مـژی
چۆن بژی خوشه نه‌ وه‌ک چه‌نده‌ بژی.

یکی دیگر از شعرهای زیبا و رمانتیک و در عین حال پر سر و صدای سواره شعر «شهر» ایشان است. در این شعر نوستالوژیک شاعر سرخورده از محیط خشک و عبوس شهری آرزوی بازگشت به محیط ده را در سر می‌پروراند. از شهر و سردی و بی مهری و رنگ و نیرنگ شهری ها و به تعبیر جورج زیمل «توداری» زندگی شهری خسته است و راه رهایی از این مشکلات را در بازگشت به روستا  -که البته  به نوعی بازگشت به سنت ها نیز هست- می بیند.  
گولم دلم پره له ده‌رد و کول
ده‌ لیم بروم له شاره‌ که‌ ت
له شاره چاو له به‌ ر چرای نیئون شه‌ واره که‌ ت
ده‌ لیم به جامی ئاوی کانیاوی دییه‌ که‌ م
عیلاجی که‌ م کولی دلی پرم
له ده‌ ردی ئینتزاره‌ که‌ ت
ده‌ لیم بروم له شاره‌ که‌ ت
له شاره چاو له به‌ ر چرای نیئون شه‌ واره که‌ ت

وه ‌ره‌ ز بوو گیانی من له شارو هاره‌ هاری ‌ئه‌ و
له روژی چلکنی نه‌ خوش وتاو و یاوی شه‌ و
برومه دی که مانگه‌ شه ‌و‌‌‌ بزیته ناو بزه‌ م
چلون بژیم له شاره‌ که‌ ت که پربه‌ دل دژی گزه‌ م
گولم دلم پره له ده‌ رد و کول
ده‌ لیم بروم له شاره‌ که‌ ت

له شاره ‌که ت که ره‌ مزی ئاسن و مه‌ ناره ‌یه
مه‌ لی ئه‌ وین غه‌ واره ‌یه
ئه‌ وه ‌ی‌‌ که داره تیله مه‌ زهه ‌ر‌ی قه ناره‌یه

ژیان شه‌ واره‌یه

گولم ! هه‌ ریمی زونگ و زه‌ل‌
چلون ده‌ بیته جاره گول
گولم دلم پره له ده‌ رد و کول
ده‌لیم بروم له شاره‌ که‌ت…


- نمونه شعر فارسی:
- جوی سبزینه:
من در آن معبد پاکیزهٔ صبح
من در آن خانهٔ اسفنجی سبز
کَفَش از سبزهٔ نورسته
سقفش از آبی دور
باد و بوی گل و نجوای هزاران برگ
من در آن فُصحت نور
گفته‌ بودم که ترا دارم دوست
خانه‌ام وسعت یک چشم‌انداز
و تراونده در آن بوی تن تُرد بهار
در دلم حسرت جاری گشتن
روی یک شط بزرگ
دل تو عصمت یک غنچه، به هنگام شکفتن در باد
من در آن خانهٔ مهتاب
من در آن نورآباد
گفته‌بودم که ترا دارم دوست
دست من نسیمی که به زلفان تو می‌زد
عطر مهجور هزاران گل کوهستانی
و طبیعت همه در حنجرهٔ من می‌خواند
ای ز سرچشمهٔ چشمت جاری
جوی سبزینه
ای مرا آئینه
گفته‌ام من که ترا دارم دوست
باد چالاک و سبک‌روح
می‌ربود از لبم تردست
باد، کوه و گل و سبزه
رود با زمزمه‌اش جاوید
همه با هم سرمست
همه تکرار همی‌کردند
جوی سبزینه
ای مرا آئینه
گفته‌ام من که ترا دارم دوست.


- سواره از دیدگاه نویسندگان و شاعران:

شیرکو بیکس شاعر معروف کُرد در گفتگوی خود با مجله سروه که در شماره ۶۸۸ این مجله منتشر شد، در  خصوص سواره می‌گوید: "سواره ایلخانی زاده در شعر نو کُردی در ایران راهی تازه را در پیش گرفته‌است و به نظر من مهم‌ترین ویژگی شعر سواره در این است که بازگوکننده سخنان دگیران نبود، سایه این و آن نبود و تنها خودش بود".

مسعود بیننده منتقد ادبی در خصوص شعر شار سواره  چنین نوشته: سواره ایلخانی‌زاده فعالیت نوگرایانه خود را در عرصهٔ شعر کردی در فضای ادبی ایران که تجربهٔ نوگرایی را از طریق شاعرانی چون نیما یوشیج و دیگران از  سرگذرانده بود آغاز کرد. سواره نیز همچون نالی محصول دوران گسست بود، گسستی که با روند تمرکز گرای رضاخانی  در ایران شکل گرفته و باعث شده بود بخشی از آرزوهای شاعرانی چون سواره، یعنی شهری شدن جامعهٔ کردستان در افول جمهوری مهاباد نقش برآب شود. سواره این  واقعیت اساسی را درک نموده بود که هرگونه نوگرایی نیازمند تجربهٔ مدرنیته و تعمیق روند شهرنشینی در کردستان است لذا در نتیجهٔ شکست فرایند شهری شدن در چارچوب پروژهٔ سیاسی اتونومی، تلاش نمود این فقدان مرتبط با عرصهٔ جهان واقعی را در قالب پروژهٔ نوگرایی ادبی و در عرصهٔ زیست جهان متن جبران نماید. سواره با تجربهٔ زندگی شهری در پایتخت ایران در دههٔ ۴۰ و ۵۰ شمسی، شعر «شار» را که بارزترین تجربه خود از نمادها و عناصر مدرنیته شهری است به شکل خارق‌العاده‌ای بازگو می‌نماید.


جمع‌آوری و نگارش: 
سعید فلاحی (زانـا کـوردستـانی)


ـــــــــمنابعـــــــــ

- خه‌وه به‌ردینه(خواب سنگی). سواره ایلخانی‌زاده.
- سایت آوای کُردی.
- آژانس خبری-تحلیلی زریان.
- سایت نشریه فرهنگی اجتماعی اقتصادی جام کوردی.
- دانش‌نامه آزاد ویکی‌پدیا.
- سایت ساحت نگاه.
- سایت پیام بوکان.
- سایت صدای بوکان
- www.cloop.com/clup/post/show/clupname/suware/topicid 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۱۴
زانا کوردستانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی