انجمن شعر و ادب رها (میخانه)

درباره بلاگ
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۲ آبان ۰۱، ۱۴:۱۴ - عسل رویال
    عااالی
  • ۱ شهریور ۰۱، ۱۲:۲۲ - عباس زاده
    +++
نویسندگان

کتاب "سارا کورو، شاهزاده خانم کوچک"، نوشته‌ی "فرانسس هاجسن برنت" نویسنده‌ی مشهور انگلیسی‌ است.

نگاهی به کتاب سارا کورو، شاهزاده خانم کوچک 


کتاب "سارا کورو، شاهزاده خانم کوچک"، نوشته‌ی "فرانسس هاجسن برنت" نویسنده‌ی مشهور انگلیسی‌ است.

مترجم این کتاب که چاپ دوم آن به سال ۱۳۹۴ خورشیدی و در ۵۵۰ نسخه بوده، خانم "رامک نیک‌طلب" است، که کتاب‌های مختلفی را از انگلیسی به فارسی برگردان کرده، همچون پیتر پن - جیمز بری - ماجرای سفر من به آلفا و...

این کتاب که ۳۶۵ صفحه دارد، حاصل زحمت موسسه‌ی انتشارات قدیانی است و علاوه بر قطع کلاسیک‌های جیبی، قطع وزیری آن هم منتشر شده است.

درباره‌ی نویسنده‌ی کتاب باید بدانیم که خانم "فرانسس هاجسن برنت"، زاده‌ی سال ۱۸۴۹ میلادی در منچستر است و به سال ۱۹۲۴ درگذشت. 

نخستین کتابش را در سال ۱۸۸۶ با عنوان "لرد فونت لروی کوچک" چاپ و منتشر کرد که غوغایی در جامعه‌ی ادبی بریتانیا به پا کرد. 
فرانسس که سبک نوشتاری‌اش، را اصطلاحن سبک احساساتی می‌گویند، در طول حیات ادبی خود، چهل عنوان کتاب برای کودکان و بزرگسالان نوشت و چاپ و منتشر کرد.

مضمون کتاب "سارا کورو، شاهزاده‌ خانم کوچک"، به فقیر شدن پس از ثروتمندی است، و او چه خوب با قلمی روان و سلیس این اتفاق را با سبک خاص خود به رشته‌ی تحریر درآورده و باید اذعان داشت که نگارنده این مطلب، در طول مطالعه‌ی کتاب، چندین مرتبه از فرط فوران هیجان و احساسات، به گریه افتاده است. 

ماجرای داستان کتاب، به زندگی دختری به نام "سارا" همراه با پدر ثروتمندش به نام "کاپیتان کورو" در هندوستان، می‌پردازد، که پدر بخاطر شرایطی خاص مجبور می‌شود، دخترش را برای تحصیل و ادامه‌ی زندگی به پانسیونی در لندن بفرستد و خود به هندوستان مراجعه می‌کند. 
پس از مدتی، پدر بخاطر سرمایه‌گذاری در معادن الماس هندوستان به پیشنهاد دوست دوران کودکی‌اش، ورشکسته و مفلوک می‌شود و دوست پدرش هم فراری و مدتی بعد پدر سارا، در جنگل‌های هندوستان تک و تنها می‌میرد و دیگر نه کسی هست و نه ثروتی وجود دارد که بتواند به سارای کوچک کمک کند و سارا به اجبار تن به حمالی و خدمتکاری در مدرسه‌ی محل تحصیل‌اش می‌دهد. 
در طول آن مدت سختی‌ها و مشقت‌های زیادی را تحمل می‌کند اما هرگز تن به خفت و خواری نمی‌سپارد و همیشه عزت نفس خود را حفظ می‌کند، تا اینکه سر و کله‌ی دوست فراری پدرش پیدا می‌شود و او را از آن مشکلات و فقر و فلاکت نجات می‌دهد.

در قسمتی از کتاب می‌خوانیم:
"من هم خیلی وقت‌ها در جواب سکوت می‌کنم. گاهی جواب ندادن بهتر است، مثلن وقتی کسی به آدم توهین می‌کند، بهتر است آدم جواب ندهد." 


#زانا_کوردستانی

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱/۱۰/۰۸
زانا کوردستانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی